امام کل دین 196 اسلامه مهدی 196کلیداسلام=دین اسلام 196حامی بدین الله =قلب دین196امام کل اهل دین الله
مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست کسی که چون محمد است جمال روی خاتم است جان نبی علی ولی قائم آل محمد است {عج} والله ندیدم حق را نپذیرند برادران اهل سنت شریف ترین مردم دنیا هستند و درجا کلام حق رامیپذیرند نام شیعه 12بار در قرآن آمده { وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ} به ابجد وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین وزیر پیامبر 476 - 231= 245علی 110 + 135 فاطمه 245وصی نبیا 169علی مهدی169به ابجدبرترین دین 926-541عمر ابوبکر=385 با آل قرآن 385 فلسفه دین الله 385با قانون الهی دین الله 385یا الله وصی بحق محمد 385با آل قرآن385 شیعه 385راز اهل عالم 385 شیعه 385بدین واقعی اسلام 385فلسفه دبن الله 385 به دین الهی الله محمد علی 385به اهله محمد فاطمه علی385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 این عدد نورانی را جلوی آئینه بگیر ابجد 5 تن آل عباء میشود 583 = 385 شیعیان فرزندان اهل بیت میباشند وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: نام شیعه چندین بار در قرآن آمده شیعه یعنی چه385به ابجد کبیر لا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه یعنی اسلامه حق 245+140 با اسلامه= 385 شیعه نام شیعه 12 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده پس همه فرقه های باطل را محکم به دیوار بزنیم هر چیزی در قرآن بود قبول ولی اگر نبود محکم به دیوار توالت تاریخ بکوبید محکم وهابی اول دوم عمری خیلی ..... شیعه دوازده امامی385 ابجد385بدین واقعی اسلام385اسلام پیامبر385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 بدین واقعی اسلام 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 فلسفه دین الله 385 به علم ابجد 385 بدین واقعی اسلام 385 شیعه385 یعنی حق اسلامه385 اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام 385 بدین اسلام واقعی 385اسلام پیامبر385بدین واقعی اسلام 385اسلام واقعی الله 385 شیعه 385 دوازده بار در قرآن آمده ولی نام شما و فرقه هایتان یک بار هم نیامده استوَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: به علم ابجد بهترین دین ها 737-541 عمر ابوبکر= دین اسلام 196 کلید اسلام 196 ضرب 14 معصوم شیعه میباشد 196 به ابجد دین اسلام 196 اصوله دین 196 دین اسلام 196 کلید اسلام 196 از پیامبر سئوال شد جانشینان شما چند نفرند فرمود 12 نفر پیامبران چند نفر بودند فرمود 124 هزار نفر و فرمود رسولان حق چند نفر بودند ایشان فرمود 313 نفر به ابجد رمز الله 313هر سال 313 روز با 52 جمعه 52+313= 365 روز سال رمز الله 313+72 یاران امام حسین72 +313 یاران امام زمان = 385 شیعه 385با آل قرآن385 شیعه 385 سلام به نام زیبایت یا قائم آل محمد من فقط دانم که مولایم توایی مولاء دیر نشده دیدار مجدد بنظر شما انگار یادت رفته ما را آقا ما شما را میخواهیم آقا هر وقت شما خواستی که نشد بگو ما بیائیم به دیدن شما وقتی روبروی شما قرار میگیرم تمام حاجاتم بر آورده میشود و دلم آرام میگیردشادی واقعی دیدار با شماست افتخار شیعه نام قائم است لطف مولایم بما هم دائم است مولاء منتظرم تا شکایت به مادرم زهرا نکرده ام بیا آقا جمالتو عشق است یا قائم آل محمدی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست سرور کائنات محمد استو جمال قائم آل محمد علیست جانشینه حق مولایم علی خیبر کنی بت شکنی یا قائم آل محمدی تو آقایی تو مولایی جمال محمدی کمال علی جمال خدا با رسول توایی جانه شیعه و جانه رسول مگر نام محمد هم علی نیست جانشینه حق پیغمبر علیست همین بس که نام محمد علیست صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست وصی خدا بت شکن به کعبه به دوش نبی ست جمالتو عشق است یاقائم آل محمدی تو چقدر خوبو زیبایی روح علی جانه محمدی جمال رسولو کمال علی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست بوود نام تو چون مولاء الهی بوود نام مولاء الهی عزیزه بتولو جانه مصطفایی مرتضایی بحق هم که وصی مصطفایی مرتضایی فرق حیدر کعبه ومحراب چیست هر دو باشد یک نشان حق با علیست قسم به ذات کبریاء که جانشینه مصطفی بوود علی مرتضی مگر نام محمدهم علی هم علی نیست آئینه روی محمد علیست نگینه روی مصطفی بوود علی مرتضی صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست همین بس که نام محمد علیست وصی بحق 110 محمد علیست بت شکن در کعبه بر دوش نبی ست بلغ العلی بکمالهی کشف الدجا بجمالهی حسنت جمیع خصالهی صلو علیه و الهی چه جمال با صفایی شده نامت الهی هم ساقی کوثر علی حیدر علی صحر ابن عم وصی مصطفی حله پوش هل اتایو انما وارث گنجینه سرر قضاء قابل تشریف قوله لا فتا مولاء علیست شا هراره حق تو هستی در سلوک کائنات پرورده به دامن خود مصطفا عجب گلی گل کوثر گل حیدر یا قائم آل محمدی چه جمال با صفایی شه عالمی فدایی که به جای مصطفایی که تو بعداز خدایی شده نامت الهی تو جمال مصطفایی که علی مرتضایی شده بت شکن به کعبه که به دوش مصطفا یی که جمال مرتضایی شده نامت طلایی تو طلای ناب مایی صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست مگر نام محمد هم علی نیست ائینه روی محمد علیست اگه کسی با هوش باشه که عمری نمیشه ولی مکه لیاقت فرزندان پیامبررا از دست داد همه به عراق و ایران آمدند شما اگر دینتان را از ایرانیها فرزندان پیامبر گرفته اید خوشا به حالتان قرآن 351 فارسی351 رسول خدا فرمود روزی یاران سلمان فارسی در عین دانایی و حقیقت شما را به اسلام دعوت و شمانمیپذیرید پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم کوثر باشد شیعیان فرزندفاطمه میباشند ما ایرانیان افتخارمان این است که نوهای رسول خدائیم یا از مادری یا پدری فرق نمیکند نسل ایران نسل فاطمه سلامه الله علیه میباشداسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشنداسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند دوست دارم دوباره بنویسم یک بارم برای مولایم مهدی مینویسم مولاء افتخار کن نوکرای خوبی داری اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند یک بار هم برای مادرم حضرت حواء و حضرت فاطمه سلام الله علیه اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشندیک بار هم برای شهدای شیعه از حضرت آدم تا حضرت مهدی صلوات الله علیه اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشندیگ بار هم برای سنیها که حق را بپذیرند خودشونو مثل عمر به خریت نزنند بخدا اگر حق را نپذیرید روز قیامت بیچاره اید من نوشتم و شما هم خواندید دیگر جای هیچ بهانه ای نیست اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند گمراه دین 310 عمر 310 310کفری 310 دلیل نفاقه جهل عرب 310اباجهل در دین 310منکر310نیرنگ310مار زنگی 310کفری310 منکر 310جاهل منافق310 نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310نمرودی310 سامری310 گمراه دین310310نمرودی 310جاهل منافق310ابله منافقا310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 حرامیان 310 نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان 310عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 یا باء دین اسلام 310قاصبان بدین 310عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 فاسق دینه 310وهابی کودن دین اسلامی 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310دائش وهابی نادان 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310بمار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما310 خاک عالم بر سرت کنم عمر عرعر خر هم بوود لعن عمر این نام 310چیست که عرعر میکند اهل سنت را همه خر میکندتف به روی هر کسی نادان بوود هم طرفدار ابوبکروعمر عثمان بوود عرعر خر هم بوود لعن عمر به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر 231 فاسق 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 احمق ملحد 231 ابوبکر 231 رکب وبا 231ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 بابی عقلیها231 یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر231راه دزدی 231 نفاق 231احمق ملحد231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 ابوبکر و عمر 541در غدیر خم دین کامل شد اکملتو لکم دینکم بعد از وفات پیامبر دشمنان دین خدا گمراه دین 310مکرن کفری عمر310نیرنگ 310گمراه دین 310 مکرن310کفری دزدان فدکه فاطمه310بمارزنگی310 کفری310منکر 310جاهل منافق منافق ابلها 310نامردیه310 کفری310عمر310نیرنگ 310 نمرودی310 حرامزاده پلید310 سامری310 گمراه دین310مکرن 310 بکج راه 231 ابوبکر231 دزده دینه اسلامی 231دزدا فدک نگونه 231ابوبکر 231رکب وبا 231 ابوبکر+310عمر= 541فتنه عالم 676-135 فاطمه = 541 عمر وابوبکر فتنه عالم بودند شرم گینان 651-110 علی = 541 عمر ابوبکر رکب وبا 541 عدواهل بیت بوده اند 541 گرگ منافقینی 541
JSN-LGRP1-CHN 10.0.0.168 1
ابزار وبلاگ 1
خرید لایسنس نود32 1
خرید عینک آفتابی اصل 1
سر دنده ال ای دی led
ردیاب مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110 + 135فاطمه = 245 =5 ضربدر4ضربدر2= 40 و آدرس alialiali.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 98
بازدید دیروز : 118
بازدید هفته : 501
بازدید ماه : 1262
بازدید کل : 97919
تعداد مطالب : 313
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

به ابجد مقصر 430+541 عمر ابوبکر = 971 ظالم به دست می آید به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر541 دشمنه اسلامی 541 اهله شر 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 قاتلی 541 مرگ کافر 541 به ابجدکبیر ابوبکر عمر عثمان 1202تفرقه در ادیانه اسلامی 1202نگین ترین مردانه ملحد 1202ننگین ترین نامردان پلید 74 ابجد صغیر 74 به ابجد مردان رجس پلیدی615-541عمر ابوبکر=74 ابجد صغیر سه خلیفه 74 میباشد ان من المجرمین منتقمون74 به ابجد فتنه های دین 615-541=74 فرقه ابجدصغیرسه خلیفه 74 میباشد دین اسلام 74 فرقه شد 74 فرقه ابجد سه خلیفه میباشد (ان من المجرمین منتقمون 74) فرقه شدن دین اسلام توسط عمر22+27 ابوبکر+25 عثمان = 74=74والشجرتها الملعونه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74 دزدان نادان یا ملحد دینه اسلامی 467-541عمر وابوبکر = 74 ابجد صغیر سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467- عمر و ابوبکر 541= 74 74منافق دین اسلام 467-541=74 74عمرابوبکر عثمان74 دزدان نامرده دینه اسلام 467-541عمر وابوبکر = 74 ابجد صغیر سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467- 541 ابوبکر عمر= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467- عمر و ابوبکر 541= 74 شیطان گمره 615- 541 عمر و ابوبکر= 74به ابجد کفره 305-231 = 74فرقه در کفر میباشند 74 ابجد عمر 22+27 ابوبکر +25 عثمان = 74 فرقه شدن دین اسلام توسط ابوبکر وعمر و عثمان صورت گرفته 74نفرته 735-661 عثمان = 74 ابجد سه خلیفه 74 میباشد74 ان من المجرمین منتقمون74 سه خلیفه =سه خلیفه تفرقه در دین نمودند آیه قرآن به ابجد صغیر و کبیر عمر و ابوبکر و عثمان این هم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 عمر 310+231 ابوبکر +661 عثمان = 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 از تورات و انجیل و اوستا هم خواستید میآورم خیلی پروئید و نامرد آیه قرآن هم به ابجد صغیر هم به ابجد کبیر باید از خجالت بمیرید جواب خدا را چه خواهید داد گمراه دین310 عمر 310 منکر310نیرنگ 310بمار زنگی 310کفری310 منکر 310ابله منافقا310جاهل منافق310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310 منکر 310عمر 310 ابله منافقا 310وهابیه منافقی 310 عمر310 فتنه ها 310+231= 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 +430 مقصر = 971 ظالم -310 عمر ظالم 971-310 عمر = 661 عثمان - 430 مقصر = 231 ابوبکر نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310 نمرودی310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین310 جاهل منافق 310نا اهل کل مذاهب310 نامردیه 310اهل نابکار 310اهل نابکار310 درد کل مذاهب310 نا اهل کل مذاهب 310نابکاراهل دین310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310مار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما 310 بمار زنگی 310به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر 231 فاسق 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر ابوبکر231 نفاق 231 احمق ملحد 231عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق 231دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 حرامیان 310 نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان 310بابی عقلیها231یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 عدواهل بیت 527 +14 معصوم = 541 ابوبکر و عمر 541 عدواهل بیت بوده اند


علمی فراتر از کهکشان ریاضی در قرآن علم ابجد پرتوی از انوار ولایت 14 معصوم قائم آل محمد(عج) است

از اهل سنت بدون حب و بغض میپرسیم جواب میخواهیم :


اگر به عقیده شما خلافت باید به شورا و اجماع گذارده شود پس چرا عمر را اجماع مسلمین خلیفه نکرد بلکه او به وصیت ابوبکر خلیفه شد ؟

شما میفرمایید پیغمبر خلیفه ای تعیین نکرده بود و ابوبکر را اجماع مسلمین خلیفه نمود . ما میپرسیم چرا ابوبکر از پیغمبر تبعیت نکرد و خلافت را پس از خود به شورا واگذار نکرد؟

ابوبکر در نامه های خود مینوشت از جانب ابوبکر خلیفه رسول خدا . پس اگر پیغمبر خلیفه معین نکرده بود ابوبکر چرا خلافت خود را منسوب به پیغمبر میدانست ؟

جریان انتخاب خلیفه پس از عمر به شکل تازه ای درآمد و خلافت را در شورای شش نفری محدود نمود و مخالفین و مخالفین از آنها را محکوم به قتل دانست . اگر خلافت با اجماع و شورا حاصل میشود باید همه مردم در آن شرکت کنند . تشکیل شورای شش نفری چه معنی داشت ؟ گذشته از این آراء اکثریت در هر شورایی معتبر و قابل اجراست . دیگر کشتن اقلیت و مخالفین یعنی چه؟

نبی الله در موقع شهادت کاغذ و دواتی میخواست تا چیزی بنویسد . عمر ضمن توهین به آن حضرت گفت احتیاجی به وصیت نیست کتاب خدا ما را کافی است . ما میپرسیم اگر وصیت لازم نبود و کتاب خدا کافی بود پس وصیت ابوبکر و عمر در موقع وفاتشان بر خلاف این قول بود و معنی قرآن و علم آنرا کسی بهتر از امیرالمومنین علی بن أبی طالب نمیدانست . زیرا قرآن بر پیغمبر نازل شده و آنحضرت فرمودند : انا مدینة العلم و علی بابها فمن اراد العلم فلیات الباب .-به ابجد صغیرصاحبان انگشت ها 10 صاحبان فروع دین10 به ابجد امام 82+10= 92 محمد 92+18 ذالحجه غدیر خم = 110 دین الهی 110 علی110 نگین110 دین الهی 110 کعبه به ابجد 97+13 رجب تولد مولاء در کعبه =110 به ابجد محمد 92+18 ذالحجه" غدیر خم = 110 علی 110بحق 110 دین الهی 110به ابجد کبیر امام 82 مهدی هم 82 میباشد به ابجد صغیر و کبیرمهدی 82 کلمه (امام)82 به معناي رهبر و زمامدار الهي به صورت مفرد و جمع 12 بار در قرآن کريم تکرار شده است که مطابق است با روايات نقل شده از پيامبر اسلام (صل الله عليه و آله)از طريق شيعه وسني مبني بر اينکه تعداد امامان بعد از ايشان 12 نفر مي باشندو پیامبر فرمود هر کسی امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا خواهد رفت شیعه و سنی مثل روح و جسم میمانند مثل یک سکه تمار عیار طلاء میماند یک طرف شیر و یک طرف خط از روز عزل وقتی این سکه طلاء را انداختند شیعیان قائم آل محمد گفتند385 یا شیر دین  شیعه 385شیداء 385شهید الله 385 پیامبر اعظم فرمود فقط یک فرقه اهل نجات استبه ابجد فرقه 385 شیعه 385 مرد عالم 385 اسلام پیامبر 385 شهید الله 385یا شیر دین 385 فلسفه دین الله 385 فقط دین اسلام 385 اسلام پیامبر 385 آبروی دین محمدی 385 با آل قرآن 385 فقط یک فرقه اهل نجات است و آن هم شیعه میباشد شیعه نامش 5 بار در قرآن آمده شیعه سنی برادرند و هر دو روی یک سکه طلاء میباشند نامرد نباشید شما هم شیعه اید هر سکه دو رو دارد شیر و خط الله 1192- 1202 سه خلیفه = 110 دین الهی 110 علی 110. اگر بخواهی با کسی تماس بگیری باید خط داشته باشی خط علی متصل به الله است به ابجد خط عصمت چهارده معصوم 1670+73 فرقه = 1743 ابجد کل چهارده معصوم 1743 هفتادوسه فرقه باید به 14 معصوم اقتداء کنند خانواده محترم رسول خدا 14 معصوم میباشد 14یعنی 4+1= 5 تن آل عباء حدیث کثاء آیه مباهله 5 انگشت داری به دست این نشانه 5 تن است 14 بند انگشت داری به دست این نشانه 14 معصوم شیعه است تقدیم به گل روی رهبرم ولایت فقیه یا علی بزودی همه با هم ید واحده خواهیم شد ابرها جمع شدند که طوفان کنند غافل از رعد نگاه الهی این رهبرند این گردباد های به غیرت در آمده مطیع امر رهبرند که طوفان نمیکنند با حماسه قرآنی پیامبر اعظم 1743 شما را به ابجد 14 معصوم جلب مینمایم 1743 با حماسه قرآنی پیامبر اعظم 1743 ابجد 14 معصوم 1743ضرب این عدد شریف و شناخت آن عید 84 عید اسلام میباشد 84+26 راه حق= 110 دین الهی 110 اهل دینی110 علی 110 ذین الهی 110 به ابجد صغیر علی 26 راه حق 26 علی 26 وصیت 26 بیعت 26 غدیر26 انتخاب درست 26 راه حق 26علی26 امام دین 26 عشق حق 26بت شکنی 26 بدوش نبی 26 یعنی 14+12 امام = 26 علی علی علی علی علی علی درکعبه چون آمد به دنیا شکاف کعبه میگوید همین را بی اذن علی قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهید محراب علیست سایه پیغمبر ندارد هیچ میدانی چرا آفتابی چون علی در سایه پیغمبر است عکس نام

 امام صادق فرمود مردم هر چه بیشتر برای ظهور قائم آل محمد (عج) دعا کنند خداوند امر فرج را زودتر محقق خواهد نمود انشاء الله385 در دل آئینه ها  385 روی تو پیداست ولی سروری سالاری شاه عالمی مهدی(عج) 313 رمز الله 313به شاه  313 ما میخواهیم در سال 1444 هجری قمری رسما" زیبا ترین تاج شاهی را که در موزه امام رضا ساخته خواهد شد را بسازیم و رسما" سلطان عالم را معرفی کنیم سال 1444 هجری قمری سال تاج گذاری به شاه عالم مهدی تبریک بگوئیم  این شاه شاه واقعی حقیقی میباشد امید وارم خداوند در همین سال امر خروج ایشان را در مشهد الرضا محقق گرداند چه کسانی  امام مهدی را خیلی دوست دارندپیامبر فرمود جانشینان من 12 نفر ازخانواده اهل بیت من میباشند چه کسانی حضرت مهدی را بیشتر از همه دوست دارنداول مادر بزرگوار مولایم مهدی 313 نرجس 313 رمز الله 313 ره حق 313 به شاه 313 رمز الله 313 هر سال 313 روزداریم با 52 جمعه 313+52= 365 روز سال مثل روز روشن حقانیت یاران شیعه مولاء مشخص است  چه کسانی حضرت مهدی را بیشتر از همه دوست دارندیارن مهدی (عج)نفر  313+72 یاران حسین(ع) = 385 شیعه385 به دین الهی الله محمد علی 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 با آل قرآن 385 وحی قرآنی 385 فلسفه دین الله 385 بدین واقعی اسلام 385 دین ناب الله محمد علی 385بمومنان دین اسلام 385 شیعه 385دین مداری الله 385 آبروی دین محمدی 385  شیعه 385 با آل قرآن 385به دین الهی الله محمد علی 385وحی قرآنی 385 با رنگ اسلام385 در دل آئینه ها 385 بدین واقعی اسلام385 دینه حق اسلامی 385 سربازانه مهدی  385گوهر بحق دین385براه دین حق385 باعقل کل اسلام385 فقط دین اسلام 385 بدین واقعی اسلام 385با وصی دین محمد علی 385موسی به هارون 385فلسفه دین الله 385آبروی دین محمدی 385 اسلام واقعی الله385بدین واقعی اسلام 385با آل قرآن385 معجزه دین اسلامی 385  هر سال 52 جمعه 52 +313 روز = 365 روز سال 5+6+3= 14معصوم 313+72 = 385 شیعه385 با آل قرآن 385 وحی قرآنی 385 شیعه385 را ازراست بخوان میشه583 ابجد5 تن آل عباء به ابجد اسلام 132+92 محمد +110 دین الهی +5 تن +12 امام +14 معصوم = 365 مردانی طلایی 365 روز سال 6+5+3= 14 معصوم پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 با آل قرآن 385 وحی قرآنی 385 فلسفه دین الله 385 بدین واقعی اسلام 385 دین ناب الله محمد علی 385بمومنان دین اسلام 385 شیعه 385  شیعه 385 با آل قرآن 385 وحی قرآنی 385 با رنگ اسلام385 در دل آئینه ها 385 بدین واقعی اسلام385 دینه حق اسلامی 385 سربازانه مهدی  385گوهر بحق دین385براه دین حق385 باعقل کل اسلام385 فقط دین اسلام 385 بدین واقعی اسلام 385با وصی دین محمد علی 385موسی به هارون 385فلسفه دین الله 385آبروی دین محمدی 385 اسلام واقعی الله385بدین واقعی اسلام 385با آل قرآن385 معجزه دین اسلامی 385دین حق اسلامی385دین ناب الله محمد علی 385 اسلام الهیه محمد علی 385شیعه میباشد لطفا از حضرت مهدی تشکر کنید  پیامبر فرمود جانشینان من 12 نفر از خانواده اهل بیت من میباشند چه کسانی حضرت مهدی را بیشتر از همه دوست دارند اول مادر بزرگوار مولایم مهدی 313 نرجس 313 رمز الله 313 هر سال 313 روز داریم مثل روز روشن حقانیت یاران شیعه مولاء مشخص است 313+72 یاران حسین (ع) = 385 شیعه385   هر سال 52 جمعه 52 +313 روز = 365 روز سال 5+6+3= 14 معصوم 313+72 = 385 شیعه385 با آل قرآن 385 وحی قرآنی 385 شیعه385 را از راست بخوان میشه583 ابجد5 تن آل عباء

ابجد 5 تن آل عباء 583  به ابجد یا انسانیت یا583 شبکه نور 583 این عدد شریف و نورانی را از راست بخوان  ابجد 5 تن آل عباء 583 این عدد را جلوی آئینه بگیر میشود 385 شیعه 385 رسول خدا فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد پیامبر فرمودفقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه385 حرفهای حسابی385اسلام پیامبر385فقط دین اسلام 385 فرزندان اهل بیت شیعیان هستند 583یا انسانیت 583از راست بخوان ابجد 5 تن  385 براستی شیعیان قائم آل محمد بحق میباشند { قال رسوالله} کتابی الله و عترتی 1587-1202 عمر ابوبکرعثمان = 385شیعه385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه385

 

خداوند از کدام دین راضی میباشد به ابجد رضایت دین الهی الله 1587 - 1202 ابوبکرعمرعثمان = 385 شیعه 385 قال رسوالله فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 اسلامه بحق محمد20+26 علی =385با گنجینه ناب دینه اسلامی 385 { قال رسوالله} کتابی الله و عترتی 1587-1202 عمر ابوبکرعثمان = 385شیعه385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 319 اسلام واقعی 319 شهید 319 دین ناب محمد علی 319 فلسفه دین 319 +66 الله = شیعه385  اسلام پیامبر 385با اسلا ناب محمد علی 385دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385 بدین واقعی اسلام385 دینه حق اسلامی 385 اهل دین اسلام ناب محمد علی 385گوهر بحق دین 385 براه دین حق 385 با عقل کل اسلام 385 فقط دین اسلام 385 بدین واقعی اسلام 385با وصی دین محمد علی 385 موسی به هارون 385فلسفه دین الله385 اسلام واقعی الله385بدین واقعی اسلام 385با آل قرآن385 معجزه دین اسلامی 385 شیعه 385   فلسفه دین 319 +لا اله الا الله46= 365 روز سال فلسفه دین 319 +26 علی +20 محمد = 46 = 365 روز سال 365+20 محمد = 385فلسفه دین الله 385 شیعه 385 اسلام پیامبر

 

 به ابجد شهید 319  اسلام واقعی 319 شهید 319 دین ناب محمد علی 319 فلسفه دین 319 +66 الله =  385 فلسفه دین الله 385 شیعه 385   فلسفه دین 319 +لا اله الا الله46= 365 روز سال فلسفه دین 319 +26 علی +20 محمد = 46 = 365 روز سال 365+20 محمد = 385فلسفه دین الله 385شیعه385 دین ناب الله محمد علی 385به ابجدشهید الله 385 فلسفه دین الله 385 شهید  319 اسلام واقعی 319 شهید 319 دین ناب محمد علی 319 فلسفه دین 319 +66 الله =  385 شیعه 385   فلسفه دین 319 +لا اله الا الله46= 365 روز سال فلسفه دین 319 +26 علی +20 محمد = 46 = 365 روز سال 365+20 محمد = 385فلسفه دین الله 385شیعه385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه 385 با قانون الهی دین الله 385 قانون اساسی الهی 385 فلسفه دین الله 385 زنده با د دین بحق حسینی  385 شهید الله 385

 

پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله 385 شیعه 385 با آل قرآن 385دین ناب الله محمد علی 385 بدین واقعی اسلام 385 با قانون الهی دین الله 385 فقط دین اسلام 385 اسلام پیامبر 385 حکم الهی دین الله 385 بیداریهای اسلامی 385 زنده باد دین بحق حسین 385 قانون الهی بدین الله 385 قانون اساسی الهی 385 شیعه 385 قانون بدین الهی الله 385  سربازه  الهی دین 385 با راه دین الهی الله 385  با وصی دین محمد علی 385 موسی به هارون 385 با عقل کل اسلام 385 فقط دین اسلام385قانون الله بدین الهی 385 قانون الهی بدین الله 385 اسلام پیامبر 385 سربازانه مهدی 385 فلسفه دین الله 385  قانون الهی بدین الله 385 دین ناب الله محمد علی 385به راه الهی حسین 385 قانون الهی دین الله 385 محورا دین الله385    خداوند به پیامبر وحی فرستاد و پیامبر به علی فرمود743  ان الله لا یهدی القوم الکافرون 743-202 محمد علی = 541 عمر ابوبکر 541 دشمنه اسلامی 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541   پیامبر فرمودفقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385

 

خداوند به پیامبر وحی فرستاد و پیامبر به علی فرمود743  ان الله لا یهدی القوم الکافرون 743-202 محمد علی = 541 عمر ابوبکر 541 دشمنه اسلامی 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541   پیامبر فرمودفقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله 385 شیعه 385 با آل قرآن 385دین ناب الله محمد علی 385 بدین واقعی اسلام 385 با قانون الهی دین الله 385 فقط دین اسلام 385 اسلام پیامبر 385 حکم الهی دین الله 385 بیداریهای اسلامی 385 با وصی دین محمد علی 385 موسی به هارون 385 با عقل کل اسلام 385 فقط دین اسلام 385 اسلام پیامبر 385 سربازانه مهدی 385 فلسفه دین الله 385 با قانون الهی دین الله 385 دین ناب الله محمد علی 385شیعه 385


 به ابجد اسلام 132+92 محمد +110 دین الهی +5 تن +12 امام +14 معصوم = 365 مردانی طلایی 365 روز سال 6+5+3= 14 معصوم  به ابجد 351 فارسی 351  قرآن 351 +14 معصوم خانواده پیامبر = 365 روز سال امام صادق فرمود مردم هر چه بیشتر برای ظهور قائم آل محمد (عج) دعا کنند خداوند امر فرج را زودتر محقق خواهد نمود انشاء الله385 در دل آئینه ها  385 روی تو پیداست ولی سروری سالاری شاه عالمی مهدی(عج) 313 رمز الله 313به شاه  313 ما میخواهیم در سال 1444 هجری قمری رسما" زیبا ترین تاج شاهی را که در موزه امام رضا ساخته خواهد شد را بسازیم و رسما" سلطان عالم را معرفی کنیم سال 1444 هجری قمری سال تاج گذاری به شاه عالم مهدی تبریک بگوئیم  این شاه شاه حقیقی میباشد امید وارم خداوند در همین سال امر خروج ایشان را در مشهد الرضا محقق گرداند چه کسانی  امام مهدی را خیلی دوست دارندپیامبر فرمود جانشینان من 12 نفر ازخانواده اهل بیت من میباشند چه کسانی حضرت مهدی را بیشتر از همه دوست دارنداول مادر بزرگوار مولایم مهدی 313 نرجس 313 رمز الله 313 ره حق 313 به شاه 313 رمز الله 313 هر سال 313 روزداریم با 52 جمعه 313+52= 365 روز سال مثل روز روشن حقانیت یاران شیعه مولاء مشخص است  چه کسانی حضرت مهدی را بیشتر از همه دوست دارندیارن مهدی (عج)نفر  313+72 یاران حسین(ع) = 385 شیعه385   هر سال 52 جمعه 52 +313 روز = 365 روز سال 5+6+3= 14معصوم 313+72 = 385 شیعه385 با آل قرآن 385 وحی قرآنی 385 شیعه385 را ازراست بخوان میشه583 ابجد5 تن آل عباء به ابجد اسلام 132+92 محمد +110 دین الهی +5 تن +12 امام +14 معصوم = 365 مردانی طلایی 365 روز سال 6+5+3= 14 معصوم پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 با آل قرآن 385 وحی قرآنی 385 فلسفه دین الله 385 بدین واقعی اسلام 385 دین ناب الله محمد علی 385بمومنان دین اسلام 385 شیعه 385  شیعه 385 با آل قرآن 385 وحی قرآنی 385 با رنگ اسلام385 در دل آئینه ها 385 بدین واقعی اسلام385 دینه حق اسلامی 385 سربازانه مهدی  385گوهر بحق دین385براه دین حق385 باعقل کل اسلام385 فقط دین اسلام 385 بدین واقعی اسلام 385با وصی دین محمد علی 385موسی به هارون 385فلسفه دین الله 385آبروی دین محمدی 385 اسلام واقعی الله385بدین واقعی اسلام 385با آل قرآن385 معجزه دین اسلامی 385دین حق اسلامی385دین ناب الله محمد علی 385 اسلام الهیه محمد علی 385شیعه میباشد لطفا از حضرت مهدی تشکر کنید  پیامبر فرمود جانشینان من 12 نفر از خانواده اهل بیت من میباشند چه کسانی حضرت مهدی را بیشتر از همه دوست دارند اول مادر بزرگوار مولایم مهدی 313 نرجس 313 رمز الله 313 هر سال 313 روز داریم مثل روز روشن حقانیت یاران شیعه مولاء مشخص است 313+72 یاران حسین (ع) = 385 شیعه385   هر سال 52 جمعه 52 +313 روز = 365 روز سال 5+6+3= 14 معصوم 313+72 = 385 شیعه385 با آل قرآن 385 وحی قرآنی 385 شیعه385 را از راست بخوان میشه583 ابجد5 تن آل عباء به ابجد اسلام 132+92 محمد +110 دین الهی +5 تن +12 امام +14 معصوم = 365 مردانی طلایی 365 روز سال 6+5+3= 14 معصوم  اینجانب علمی به علم ابجد ریاضی قرآن حقانیت شیعه که در قرآن 5 بار نام شیعه آمده ولی نام شما یک بار هم نیامده تمام علمای مسیحی و یهودی و مسلمان را با ریاضی قرآن و اعداد به مبارزه میطلبم  به ریاضی قرآن اسلام 12 حق 12 اسلام 12 اهل 12 اسلام 12 حم 12 قلب 12 نجاتبخش 12 هوا 12 ساعت 12 ماه ها 12واجب 12 اخلاق 12 امامن 12  پیامبر فرمود جانشینان من 12 نفر از اهل بیت من میباشند شما هم حقانیت مذهب خود را علمی ثابت کنید اگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشید

وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین 128  ابجد امام الهی 128 کلید دین 128 حسین 128 موج دینه 128 جان دینی 128 اهل محمد 128 با جانه الله 128 بدین های الهی 128 یا با کل دین 128  دین آزاده الهی 128 اگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشید به ابجد دین 64+64 = 128 دین دین حسین 128 به ابجد دین 64+64= 128 دین دین حسین128است به ابجد  دین خدا  669-541 عمر ابوبکر= 128 حسین 128 امام الهی 128 کلید دین 128 نبی الله128 اهل محمد 128  کلید دین 128 امام الهی 128 حسین 128 جان دینی 128 نبی الله128سبب دین 128 کلید دین 128 سبب دین 128 اهل محمد128 موج دینه 128 جان دینی 128 اهل محمد 128 با جانه الله 128 بدین های الهی 128 یا با کل دین 128 کلید دین 128 حسین

خلیفه خدا 1330-1202 سه خلیفه = 128 حسین

دین خدا 669 - 541 عمر ابوبکر= 128 حسین

وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین

قال رسوالله = انا مدینةت لعلم و علیٌ بابها"   854-541  عمر ابوبکر = 313 رمز الله 313 ره حق 313 مثل روز روشن است حقانیت مولاء قائم آل محمد و یاران مهدی 313  نفر میباشند هر سال52 جمعه به 313 روز 313+52 = 365 روز سال ابجد  راه حق 26+26 علی =52  هر سال 52  جمعه داریم با 313 روز = 365 روز سال رمز الله 313 بنور امیدی 313 به یار اهل مهدی313 چشم بصیرت دارند 313 نرجس 313 به نور الهی 313نورای الهی 313 بجان دینه الهی اسلامی313 با یاره الهی مهدی 313 و صیه محمد علی 313رمز الله 313 ره حق 313 جمکران 313 به مرد های الهی 313 رمز الله 313هرسال313 روز با 52 جمعه 313 +52 = 365 روز سال  یاران امام مهدی 313+72 شهید کربلاء = 385 مرد عالم 385 شیعه 385 وحی الهی 385 با آل قرآن 385 فقط دین اسلام 385 اسلام پیامبر 385 فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 شما هم علمی دین خود را ثابت کنید علم ریاضی قرآن ابجد نام دارد اگر عالمی علم ابجد نداند عالم نیست جاهل است

 بقرآن اگر یهودی ها میدانستند شیعه هزار برابر بالاتر و شریف تر از دین یهود ماقبل تاریخ خجالت بکشید یهودی ها 600 پیامبر خود را سر بریدند یعنی احمق تر از امت یهود در تاریخ نخواهد آمد آدم اینقدر کودن بیشعور باشه که بجای پرستش خدا مجسمه و گوساله باشد دروغ میگویند حضرت موسی را هم قبول ندارند مسیح را نپذیرد و محمد(ص) قائم آل محمد (عج) را نشناسد

 صاحب سخنی که بر سخن آگاه است اول سخنش بنام بسم الله است به ابجد بسم الله الرحمان الرحیم 786-541 عمر ابوبکر= 245 علی 110+135 فاطمه = 245 اسلامه حق 245 فاطمه و علی میباشندیاران مهدی313 رمز الله  313 +52 هر سال 52 جمعه با 313 روز داریم52+313 = 365 روز سال  313 رمز الله 313 +72 شهید کربلاء = 385 شیعه نام شیعه 5 بار در قرآن آمده ولی نام هیچ فرقه ای در قرآن نیامده که نیامده همه باطل و تو در آوردی میباشندو فقط شیعه12 امامیه بحق میباشد پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ریاضی قرآن علم ابجد فرقه 385 شیعه 385 مرد عالم 385 اسلام پیامبر 385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ریاضی قرآن علم ابجد فرقه 385 شیعه 385 مرد عالم 385 با آل قرآن 385 وحی قرآنی 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 شیعه 385 یا وصی الله محمد علی  وحی قرآنی 385 با آل قرآن 385 بدین واقعی اسلام385 دینه حق اسلامی 385 اهل دین اسلام ناب محمد علی385گوهر بحق دین385براه دین حق385 باعقل کل اسلام385 فقط دین اسلام 385 بدین واقعی اسلام 385با وصی دین محمد علی 385موسی به هارون 385فلسفه دین الله 385آبروی دین محمدی 385 اسلام واقعی الله385بدین واقعی اسلام 385با آل قرآن385 معجزه دین اسلامی 385دین حق اسلامی385دین ناب الله محمد علی 385 با اسلام ناب محمد علی 385 سلطان الهی 385 میباشد پیامبر فرمود جانشینان من 12 نفر از خانواده من میباشند به ابجد385 یا وصی الله محمد علی 385مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385 اسلام پیامبر385 باروزنه اميد جهان 385 فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله385برترین دین 926 - 541 عمر ابوبکر = 385 شبعه385 اصل دین نابه اسلامی 385 حکم الهی دین الله 385 را ه الهیه حسن 385 فقط دین اسلام 385 وحی قرآنی 385 باآل قرآن 385 شیعه 385 میباشد پیامبر فرمود جانشینان من 12 نفر از خانواده من اهل بین من  میباشند
128حسین 128 کلید دین 128نبی الله128 بهای اهل دینی128  اهل محمد 128 کلید دین 128 امام الهی 128 بدین های الهی 128 یا با کل دین 128  جان دینی 128سبب دین 128 اهل محمد 128  حسین 128 جان دینی 128 نبی الله128 اهل محمد 128 کلید دین 128 با جانه الله 128 با کله دینها 128 کلید دین  128 جان دینی128 با جانه الله 128 بدینهای الهی  128 حسین128 بهای اهل دینی 128 به ابجد  دین خدا  669-541 عمر ابوبکر= 128 حسینبه ابجد  دین خدا  669-541 عمر ابوبکر= 128 کلید  دین 128 اهل محمد 128=حسین 128 گنجینهی 128 کلید دین 128 اهل محمد 128 12 امام پدر برادر و فرزندان حسین میباشند رسول خدا (ص) فرمود جانشینان من از اهل بیت من و فرزندان حسین میباشند

به ابجد کبیر و صغیر الله86+110 دین الهی= 196 دین اسلام 196 امام کل دین 196 دین اسلام 196کلیداسلام 196کلید بدین الله 196دین اسلام196دین اسلام 196قلب دین 196 امام کل دین 196امامه کل مهدی 196امام کل اهل دین الله196 اصله دین ها 196 معجزه دین 196 دین اسلام 196 یا اصل دین 196 حامی بدینه الله 196 اساس دینی 196 قلب دین 196  اصله دین ها 196سلطان الهی 196 امامه اهل دینی 196معجزه دین 196 اصله دینها 196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 +144 ضرب 12 امام در خودش +25 ضرب 5 تن درخودش  = 365 روز سال اگر مردی یک معادله 365 روز سال بیاور و دینت را ثابت کن اینجانب دینت را میپذیرم 351 اهل دین ره الهی351 قرآن 351 فارسی 351 قرآن  351+14 معصوم = 365 روز سال 

به ابجد اسلام132 +92 محمد +110 دین الهی +17 نماز +14 معصوم = 365 روزسال 6+5+3= 14 معصوم  به ابجد حم 12 یعنی حامیان امام مهدی ارباب کل اهل دین  385 به ارباب حق دین 385  شیعه 385 مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385 اسلام پیامبر385 باروزنه اميد جهان 385 فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله385برترین دین 926 - 541 عمر ابوبکر = 385 شبعه385 اصل دین نابه اسلامی 385 حکم الهی دین الله 385  حم حامیان مهدی 313+ 72 = 385 شیعه پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 بدین واقعی اسلام385 دینه حق اسلامی 385 اهل دین اسلام ناب محمد علی385گوهر بحق دین385براه دین حق385 باعقل کل اسلام385 فقط دین اسلام 385 بدین واقعی اسلام 385با وصی دین محمد علی 385موسی به هارون 385فلسفه دین الله 385آبروی دین محمدی 385 اسلام واقعی الله385بدین واقعی اسلام 385با آل قرآن385 معجزه دین اسلامی 385دین حق اسلامی385دین ناب الله محمد علی 385 با اسلام ناب محمد علی 385

اسلام به ابجد صغیر12 اسلام 12ساعت 12 ماه ها ی سال 12 اهل 12 حق12 واجب 12 حم 12 اخلاق12 قلب12زبان 12جانها  12اسلام 12حق12با آنها  12رگهای عصب مغزانسان 12 خداوند کره زمین را به12 ستون نامرعی آهن ربایی قرار داد سال تحصیلی 12برادارن یوسف 12 چشمه های جوشان در قرآن دختران شعیب 12 موسی بزرگترین را به همسری برگزید 12 اسلام 12 نجاتبخش 12 امام 12 حضرت مهدی (عج) سوره 12 یوسف زهراست پادشاه عالم 196اسلامه مهدی196قلب دین196 امام کل دین قلب دین 196 به ابجداسلامه 137+59 مهدی=196 قلب دیدن 196امام کل دین 196 اسلامه مهدی 196امام کل دین 196کلیداسلام 196 کلید بدین الله 196 دین اسلام 196دین اسلام 196قلب دین 196امام کل اهل دین الله 196حامی بدینه الله 196 اساس دینی 196 قلب دین 196  اصله دین ها 196 امام اهله دینی 196معجزه دین 196 اصله دینها 196 دین اسلام 196 هل دینه محمد 196 اسلامه مهدی 196
به ابجداسلامه 137+59 مهدی=196 اسلامه مهدی 196 امام کل دین 196کلید دین اسلام196امام کل
اهل دین الله 196حامی بدینه الله 196 به سلطان جهانی 196کلید اسلام 196 قلب دین 196 جهانه اسلام196 کلیدبدین الله196 اساس دینی196 دلیل انسانی 196 معجزه ادیانه196 دین اسلام 196اسلامه مهدی196قلب دین196 امام کل دین 196 کلید اسلام 196 کلید بدین الله 196 امام کل دین 196 اساس دینی 196 قلب دین 196  اصله دین ها 196 امام اهله دینی 196معجزه دین 196 اصله دینها 196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم میباشد به ابجد196 دین اسلام 196اصوله دین 196 کلید اسلام 196 قلب دین 196 جهانه اسلام196 کلیدبدین الله196 اساس دینی196 دلیل انسانی 196 معجزه ادیانه196 دین اسلام 196اسلامه مهدی196قلب دین196 امام کل دین 196 کلید اسلام 196 کلید بدین الله 196 امام کل دین 196به سلطان جهانی 196 با راه نجات دینی 737 به ابجد بهترین دینها737-541 عمرابوبکر= 196 ضرب 14 معصوم 196 میباشد به ابجد خدای کلمات 1106-1202 سه خلیفه= 196 اصول دین 196 دین اسلام 196 اساس دینی 196حامی بدین الله196 با ضرب 14 معصوم 196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 ضرب 14 معصوم در 14 =196 میباشد به ابجد براستی دین 737-541 عمر ابوبکر= 196 به ابجد دین برحق اسلام 506- 310 عمر= 196 معجزه ادیانه 196 ندای سلام 196 اساس دینی 196 قلب دین 196به سلطان دینی 196  وحی دین حق 196 با فقه حق 196 به معجزه دین 196 دلیل انسانی 196 اصله دینی ها 196 معجزه ادیانه 196 به ابجد 196 دین اسلام 196 اصوله دین 196 اصله دین ها 196 امام اهله دینی 196 ضرب 14 معصوم در خودش 196  به ابجد کبیر144 اسلام 144 اسلام 144 ضرب 12 امام میباشد یعنی 114 سوره قرآن 114+30 جزءآن = 144 ابجد آیه وعتصمو بحبل الله جمیعا" ولا تفرقو 144 دوازده امام مثلریسمان نجات بخش میباشند 72+72=144 یعنی4ضربدر4+1  =17 نماز 4ضربدره 4= 16+1= 17 رکعت نماز در 5 وقت بنام 5 تن آل عباء

به ابجد وحدت کل اسلام 600 منهای 541 ابوبکر و عمر = 59 مهدی 59 بزودی خواهد آمد و همه ادیان را به وحدت فرا میخواند ما باید کمکش کنیم صحابه حضرت مهدی بودن زحمت داردو 202دین الهی محمد 202 یعنی علی 110+92 =محمد=202 وصی نبیا 169علی +مهدی169 به ابجد دین 64+64= 128 دین دین حسین128است به ابجد  دین خدا  669-541 عمر ابوبکر= 128 حسین امام الهی 128 کلید دین 128 نبی الله128 کلید دین 128 امام الهی 128 حسین 128 جان دینی 128 نبی الله128 با راه نجات دینی 737 به ابجد بهترین دینها737-541 عمرابوبکر= 196 ضرب 14 معصوم 196 میباشد به ابجد خدای کلمات 1106-1202 سه خلیفه= 196 اصول دین 196 دین اسلام 196 اساس دینی 196حامی بدین الله196 با ضرب 14 معصوم 196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 ضرب 14 معصوم در 14 =196 میباشد به ابجد براستی دین 737-541 عمر ابوبکر= 196 به ابجد دین برحق اسلام 506- 310 عمر= 196 معجزه ادیانه 196 ندای سلام 196 اساس دینی 196 قلب دین 196 وحی دین حق 196 با فقه حق 196 به معجزه دین 196 دلیل انسانی 196 اصله دینی ها 196 معجزه ادیانه 196 به ابجد 196 دین اسلام 196 اصوله دین 196 اصله دین ها 196 امام اهله دینی 196 ضرب 14 معصوم در خودش 196به ابجد دروغگوبه ابجد دروغگو 1216 -14 معصوم = 1202 عمر ابوبکر عثمان دروغگو بوده اند دروغگو کل اسلام 1398-196 ضرب 14 معصوم = 1202 دروغگو عمر ابوبکر عثمان 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 به ابجد دین الهی 110 نگین 110 دین الهی 110 علی 110 به ابجد بغدیر خم 926-541 عمر ابوبکر = 385 شیعه برنده میدان شد من کنت مولاء فهذا مولاء علی در روز غدیر خم نور حق پیدا شد وز جهاز اشتران منبری بر پا شد بگرفت محمد چو علی را سر دست سوگند به ذات حق که حق پیدا شدخداوند به ابجد خدای کلمات 1106-1202 سه خلیفه= 196 اصول دین 196 دین اسلام 196 حامی بدینه الله 196 کلید بدین الله 196به ابجد خدای کلمات 1106-1202 سه خلیفه= 196 اصول دین 196 دین اسلام 196 حامی بدینه الله 196 کلید بدین الله 196 اصوله دین 196 دین اسلام 196 با ضرب 14 معصوم 196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196امامه کل مهدی 196امام کل اهل دین الله196 اصله دین ها 196 معجزه دین 196 دین اسلام 196 یا اصل دین 196 حامی بدینه الله 196 اساس دینی 196 قلب دین 196  اصله دین ها 196 امامه اهل دینی 196معجزه دین 196 اصله دینها 196 دین اسلام

با کلید راه نجاتی 537-541 عمر ابوبکر= 196 به ابجد بهترین دینها737-541 عمرابوبکر= 196 ضرب 14 معصوم 196 میباشد به ابجد خدای کلمات 1106-1202 سه خلیفه= 196 اصول دین 196 دین اسلام 196 اساس دینی 196حامی بدین الله196 به ابجد 196 دین اسلام 196 اصوله دین 196 اصله دین ها 196 امام اهله دینی 196 به ابجد دین اسلام 196 اصوله دین 196 به معجزه دین 196 اصله دینها 196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم خانواده محترم رسول خدا که سوره کوثر بنام فاطمه و سوره محمد(ص)196 به ابجد آفت کل دین اسلام 737-196 ضرب 14 معصوم = 541 عمر ابوبکر 541 دشمنه اسلامی 541 قاصب ولایت محمدی 737- 196=541 عمر ابوبکر 541 دشمنه اسلامی 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 به ابجد خدای کلمات 1106-1202 سه خلیفه= 196 اصوله دین 196 دین اسلام 196 امام بدین الهی 196حامی بدین الله196 با ضرب 14 معصوم 196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 ضرب 14 معصوم در 14 = 196 میباشد ابجداسلام132+92محمد+110علی+5تن+12 امام+14معصوم = 365 روز سالکسی که چون محمد است جمال روی خاتم است جانه نبی علی ولی قائم آل محمد است به ابجد اسلام حق245دینه بحق الله 245با اسلام بحق علی110+135 فاطمه = 245 اهل علمه دین245 دین الهی فاطمه245مدار245دینه بحق الله245افق دین245 اسلامه حق245 بسیجیان علی 245 مقام جانباز 245بااسلام بحق245با اسلام علی 245 علی 110+135فاطمه=245دین الهی فاطمه 245 با اسلام بحق245 حامی بدینه الله 245 بدینه حق الله 245 با دین انسان 245مقام دین 245اهل منطقی 245انقلابیان 245 245بسیجیان علی 245 مقام جانباز 245دعا کنید مهدی بیاید 245 جمال حق علی مدد علی مدد جمال حق نگینه روی مصطفی بوود علی مرتضی قسم به ذات کبریاء که جانشینه مصطفی بوود علی مرتضی245 وصی پیامبر 359-231 ابوبکر =  128دین64+ 64= 128حسین وزیر پیامبر 476 - 231 ابوبکر= 245علی + فاطمه 245دینه بحق الله 245 افق دین245  اسلامه حق245اسلامه حق245علی110+135فاطمه =245 یا اسلام محمد 245 با اسلام علی 245دین الهی فاطمه 245با اسلام علی 245 245 با اسلام بحق بدینه حق اللهی 245 با دین انسان 245 اهل منطقی 245بسیجیان علی 245 مقام جانباز245دعا کنید مهدی بیاید 245 انقلابیان 245  319 اسلام واقعی 319 شهید 319 دین ناب محمد علی 319 فلسفه دین 319 +66 الله =  385 شیعه 385   فلسفه دین 319 +لا اله الا الله46= 365 روز سال فلسفه دین 319 +26 علی +20 محمد = 46 = 365 روز سال 365+20 محمد = 385فلسفه دین الله 385شیعه 385وحی قرآنی 385 با آل قرآن 385 شیعه 385

پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه385 مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385 وحی قرآنی 385 اسلام پیامبر385 باروزنه اميد جهان 385 فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله385 به ارباب حق دین 385  شیعه 385 مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 دین ناب الله محمد علی 385 به ابجد امام 82 بکسی میگویند که به ابجد صغیر و کبیر 82 دین واقعی نزد خدا اسلام است 82 مهدی 82 امام واقعی میباشد امام 82 مهدی 82 میباشد هر سال 313 روز با 52 جمعه 313+52= 365 روز سال 313+72 شهید کربلاء = 385 وحی قرآنی 385 با آل قرآن 385 شیعه 385 شهیدبدین 385 شیداء 385 شیعه 385  محمد 92+110 علی +135 فاطمه = 337 +48 به اهله =385 به اهله محمد علی فاطمه 385 اسلام واقعی الله 385 شیعه 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 دین الله ناب محمد علی به ارباب حق دین 385  شیعه 385 مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385 اسلام پیامبر385 باروزنه اميد جهان 385 فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله 385برترین دین 926 - 541 عمر ابوبکر = 385 شبعه385 اصل دین نابه اسلامی 385 حکم الهی دین الله 385  حم حامیان مهدی 313+ 72 = 385 شیعه پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 شیعه 385 اهل محمدی با اصحاب اسلامی  385با اسلام ناب محمد علی 385دین ناب الله محمد علی 385  با جان دین های محمد علی  385 دین ناب الله محمد علی 385 شیعه 385 اهل محمدی با اصحاب اسلامی385 اسلام واقعی الله 385فلسفه دین الله 385 شیعه 385 با آل قرآن 385دین ناب الله محمد علی385 بدین واقعی اسلام 385 با قانون الهی دین الله 385 فقط دین اسلام 385 با آل قرآن 385 اسلام پیامبر385 باروزنه اميد جهان 385 فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله385برترین دین 926 - 541 عمر ابوبکر = 385 شبعه385 اصل دین نابه اسلامی 385 حکم الهی دین الله 385  حم حامیان مهدی 313+ 72 = 385 شیعه پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385با آل قرآن 385 وحی قرآنی 385 نام شیعه 5 بار در قرآن آمده ولی نام هیچ فرقه ای در قرآن نیامده است باطل باطل باطل میباشند

برترین دین 926 - 541 عمر ابوبکر = 385 شبعه385 اصل دین نابه اسلامی 385 حکم الهی دین الله 385با آل قرآن 385وحی قرآنی 385 به ابجد شهید 319 اسلام واقعی 319 فلسفه دین 319 دین ناب محمد علی 319 دین ناب الله محمد علی=385 شیعه 385 شهیدبدین 385 شهید الله 385شیداء 385 شیعه 385 فلسفه دین الله 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 حرفهای حسابی 385 اسلام پیامبر385 فقط دین اسلام 385 شیعه 385 مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385 اسلام پیامبر385 باروزنه اميد جهان 385 فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله385برترین دین 926 - 541 عمر ابوبکر = 385 شبعه385 اصل دین نابه اسلامی 385 حکم الهی دین الله 385 به ابجد اسلام دین ناب محمدی351 فارسی 351 دین واقعی اهل دین 351 فارسی 351 قرآن 351+14 معصوم خانواده محترم پیامبر = 365 روز سال 365+20 محمد =385 شیعه385با آل قرآن 385وحی قرآنی 385 فلسفه دین الله 385شیعه 385فرقه 385فرقه385شیعه 385 بدین واقعی اسلام 385 اسلام پیامبر 385مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385 اسلام پیامبر385 باروزنه اميد جهان 385 فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله385برترین دین 926 - 541 عمر ابوبکر = 385 شبعه385فلسفه دین الله385  اصل دین نابه اسلامی 385 حکم الهی دین الله 385 فرق نمیکند که سنی بر حق باشد یا شیعه وحدت اسلام برایم مهم است و پذیرش بحق به ابجد وحدت کل اسلام 600 منهای 541 ابوبکر و عمر = 59 مهدی 59 بزودی خواهد آمد و همه ادیان را به وحدت فرا میخواند ما باید کمکش کنیم صحابه حضرت مهدی بودن زحمت داردو 202دین الهی محمد 202 یعنی علی 110+92 محمد=202245وصی نبیا 169علی +مهدی169 به ابجد دین 64+64= 128 دین دین حسین128است به ابجد بهترین دینها737-541 عمرابوبکر= 196 ضرب 14 معصوم 196 میباشد به ابجد خدای کلمات 1106-1202 سه خلیفه= 196 اصول دین 196 دین اسلام 196 اساس دینی 196حامی بدین الله196 با ضرب 14 معصوم 196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 ضرب 14 معصوم در 14 =196 میباشد به ابجد براستی دین 737-541 عمر ابوبکر= 196 به ابجد دین برحق اسلام 506- 310 عمر= 196 معجزه ادیانه 196 ندای سلام 196 اساس دینی 196 قلب دین 196 وحی دین حق 196 با فقه حق 196 به معجزه دین 196 دلیل انسانی 196 اصله دینی ها 196 معجزه ادیانه 196 به ابجد 196 دین اسلام 196 اصوله دین 196 اصله دین ها 196 امام اهله دینی 196 ضرب 14 معصوم در خودش 196به ابجد دروغگوبه ابجد دروغگو 1216 -14 معصوم = 1202 عمر ابوبکر عثمان دروغگو بوده اند دروغگو کل اسلام 1398-196 ضرب 14 معصوم = 1202 دروغگو عمر ابوبکر عثمان 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 به ابجد دین الهی 110 نگین 110 دین الهی 110 علی 110 به ابجد بغدیر خم 926-541 عمر ابوبکر = 385 شیعه برنده میدان شد من کنت مولاء فهذا مولاء علی در روز غدیر خم نور حق پیدا شد وز جهاز اشتران منبری بر پا شد بگرفت محمد چو علی را سر دست سوگند به ذات حق که حق پیدا شدخداوند به ابجد خدای کلمات 1106-1202 سه خلیفه= 196 اصول دین 196 دین اسلام 196 حامی بدینه الله 196 کلید بدین الله 196به ابجد خدای کلمات 1106-1202 سه خلیفه= 196 اصول دین 196 دین اسلام 196 حامی بدینه الله 196 کلید بدین الله 196 اصوله دین 196 دین اسلام 196 با ضرب 14 معصوم 196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 با کلید راه نجاتی 537-541 عمر ابوبکر= 196 به ابجد بهترین دینها737-541 عمرابوبکر= 196 ضرب 14 معصوم 196 میباشد به ابجد خدای کلمات 1106-1202 سه خلیفه= 196 اصول دین 196 دین اسلام 196 اساس دینی 196حامی بدین الله196 به ابجد 196 دین اسلام 196 اصوله دین 196 اصله دین ها 196 امام اهله دینی 196 به ابجد دین اسلام 196 اصوله دین 196 به معجزه دین 196 اصله دینها 196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم خانواده محترم رسول خدا که سوره کوثر بنام فاطمه و سوره محمد(ص)196 به ابجد آفت کل دین اسلام 737-196 ضرب 14 معصوم = 541 عمر ابوبکر 541 دشمنه اسلامی 541 قاصب ولایت محمدی 737- 196=541 عمر ابوبکر 541 دشمنه اسلامی 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 به ابجد خدای کلمات 1106-1202 سه خلیفه= 196 اصوله دین 196 دین اسلام 196 امام بدین الهی 196حامی بدین الله196 با ضرب 14 معصوم 196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 ضرب 14 معصوم در 14 = 196 میباشد ابجداسلام132+92محمد+110علی+5تن+12 امام+14معصوم = 365 روز سال ابوبکر دوسال خلافت نکرده از دنیا رفت 2+10 سال هم عمر = 12 حق با 12 اهل بیت رسول خدا بود به ابجد به جغد شوم 430 مقصر 430+541 عمر ابوبکر= 971 ظالم به دست میآید مرد کافر545-4 خلیفه= 541 ابوبکر و عمر 541 +430مقصر= 971 ظالم این دو ظالم و مقصر در 18 ذالحجه خود را مفت به 18 درهم فروختند عمر به تمام یارانش قول داد 18 درهم به شما خواهم داد برادران یوسف را 18 درهم فروختند در 18 ذالحجه عهد بسته 18 روز بعد عهد خود را شکستند و تنها یادگار رسول خدا فاطمه کوثر قرآن را در 18 سالگی به شهادت رساندند جزئیات پرونده میلیاردر نفتی/ درخواست اعمال ماده 18 از سوی برخی متهمان فساد سه هزار میلیاردی/ فرار خاوری از کاناداباشگاه خبرنگاراناخبار مشابه۱۳۹۳-۱-۱۳ ۲۲:۲۰|۲۷ دقیقه پیش دادستان کل کشور گفت: اولویت ما در ارتباط با پرونده میلیاردر نفتی این است که اموال را به دولت برگردانیم و این در حالی است که وی لیست اموال خود را اعلام کرده و حاضر به همکاری است، بنابراین پیگیری پرونده به صورت جدی ادامه دارد. فرمود: 18+ چرا که وقتی خلایق آن را بینند،بی اختیار عنان از کف دهند و چشم ها را گشاد گردانند و آب از دهانشان چکه نماید و دست هایشان همی لرزد و در صورتی که لازم باشد از مرزها گذر کنند!!! و در آخر نیز یا دست از پا درازتر باشند و یا احساس دست از پا درازتری نمایند. و من همچنان در عجبم از راز این عدد!!! شمار شهرستانهای سیستان و بلوچستان به عدد 18 رسید در قرآن ذَلِکَ عِیسَی ابْنُ مَرْیمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یمْتَرُونَ(مریم/34) حضرت عیسی (ع) آخرین پیامبری بود که بر قوم بنی اسرائیل فرستاده شد، قومی که ششصد پیامبر خود را کشتند. او سرنوشت عجیبی دارد، به بیت المقدس آمد تا سی و سه سالگی در آن جا ماند و به دعوت مردم آنجا پرداخت و با وعده هایی که خدای تعالی داده بود تشویق نمود. تا آن که یهود به جست وجوی آن جناب پرداخت و در آخر ادعا کرد که او را شکنجه و از میان بر داشته اند. در انجیل لوقا چنین آمده که عیسی در بیت عنیا به آسمان صعود کرد. این است عیسی پسر مریم؛ گفتار حقی که در آن تردید می‌کنند!عیسی فهمید بنی اسرائیل از کفر خود دست بر نمی دارند جالب اینکه در پاره‏ای از روایات در تفسیر آیه قال لوان لی بکم قوة او آوی الی رکن شدید (کاش در برابر شما قدرتی داشتم و یا تکیه‏گاه و پشتیبان محکمی در اختیارم بود) آمده، امام صادق (علیه السلام) فرمود: منظور از قوة همان قائم (عج) است و منظور از رکن شدید 313 نفر یاران (مخصوص) آن حضرتند.(199) به این ترتیب نقش نیرو سپاه قدرتمند در پیشبرد اهداف انسانی، روشن می‏شود، و در ضمن حضرت لوط آرزو می‏کند که چنین نیروئی داشته باشد، و حکومت جهانی در پرتو وجود حضرت قائم (علیه السلام) با ارتش متعهد و نیرومند در همه جهان تشکیل گردد تا از مفاسد و زشتیها شدیداً جلوگیری شود (امید آنکه هر چه زودتر خداوند لطف کند، تا با ظهور حضرت قائم (علیه السلام) و تشکیل حکومت جهانی، همه گونه مفاسد از روی زمین برچیده گردد و دنیا پر از عدل و داد شود).می خواستم بدونم چرا قوم یهود یک قوم همیشه سرگردونه و برای خود ملیت ندارن؟ چرا حضرت موسی(ع) آنها را نفرین کرده است؟ یکی از اقوامی که قرآن کریم بسیار از آن یاد کرده و چهره آن را به خوبی به بدی ترسیم نموده است، قوم یهود است.این قوم تنها قومی است که خداوند آنها را در قرآن مورد لعنت قرار داده است, لذاست که آنان همیشه در به در و بیچاره هستند چون خود خدا در مورد کسانی که آنها را لعنت کرده می فرماید: و من یلعن الله فلن تجد له نصیرا(نساء 52), و این تنها به خاطر یک دندگی و کفر و ارتداد ممتد آنان و سر پیچی مستمر آنان از دستورات الهی بوده است.لذاست که حضرت موسی آنان را نفرین کرد چون قابل هدایت نبودند, شبیه اقوام دیگری که به خاطر همین سرپیچی هایشان گرفتار نفرین پیامبرانشان شدند. به ابجد دین الهی 110 علی میباشد قلب شیعه نمیدانم چیه ما وهابی ها را هم دوست داریم درسته گمراهند بچه هایشان چه گناهی دارند ما همه را دوست داریم بخدا راست میگویم معرفت داشته باشند نمیمیرند که 5 تا هواپیما بذاره مگه نمیگه من خادم الحرمین هستم مومنان فقرای اسلام را به حج دعوت کنه بلد نیستند نمیدونم عقلشون نمیرسه چه حکایتیه من موندم بجای این همه سلاح برای کشتار مسلمانان نصف نصف این پول را خرج زیاد شدن دوستانت و آدم شدن خودت بکن اسلام 74 فرقه شده بخاطر گمراه دین 310 عمر 310 میباشد ابوبکر رکب وبا دو سال 2 سال بیشتر خلافت نکرد عمر هم 10 سال بعد مرد 2+10= 12 حق با 12 امام شیعه میباشدعمربه یارانش گفته بر عکس محمد و علی وضوئ بگیرید ایشان دستهایشان را میاندازند شما دست به سینه نماز بخوانید ایشان بر خاک سجده میکنند شما نکنید هر کاری کردند شما بر عکسش را انجام بدهید74 ان من المجرمین منتقمون74 ابجد ابوبکر27+22 عمر +25 عثمان =74والشجرتها الملعونه 74 74 فرقه شد74 فهمو شعور حیوان ۷۴ ابوبکر 27+22عمر 25عثمان = 74 اشداء علی الکفار74 والشجرتها الملعونه 74 فهمو شعور حیوان ۷۴ بدروغ گویان عالمی 74 فرقه ابوبکر 27+22عمر +25 عثمان=74 امت74 فرقه را این سه خلیفه ناحق ساختند در غدیر خم محمد دست علی را به عنوان جانشین خود انتخاب نمود و فرمود من کنت مولاء فهذا علی مولاء هر که من مولای اویم این علی مولای اوست درروز غدیر خم نور حق پیدا شد وز جهاز اشتران منبری بر پا شد بگرفت محمد چو علی را سر دست سوگند به ذات حق که حق پیدا شد به ابجد  دین حق شیعه 557 -541 عمر ابوبکر = 26علی 26 راه حق 26 راه اسلام 26 خیلی 26 مردی 26 تاج سری26 26جان رسول26بت شکنی26بدوش نبی26 عشق اسلام26 ارباب اسلام 26 جانه قرآن26 اهل راه 26 راه اله 26 حق ارباب 26 وصیت 26 بیعت 26 حکمها 26 تاج سری 26 بت شکنی  بدوش نبی 26 غدیر 26نجات دین26  غدیر 26انتخاب درست 26 جان رسول 26 عشق اسلام 26 بجان بتول 26 جان رسول 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26 راه اسلام 26 جانه قرآن 26 غدیر 26 وصیت 26 انتخاب درست 26 علی 26 طلاء 26 عشق اسلام 26 ارباب اسلام 26 نابقه اسلام 26پدر اسلام 26 عشق قلب26 بقلب اسلام26 جان قرآن 26 جان رسول 26 علی 26 بچشم محمد26 باحامی 26 اخلاق اسلام 26 نجات دین26 جان قرآن 26جان رسول26راه پدر 26  انتخاب درست 26 غدیر 26 علی 26جمال حق 26 جان نبی 26علی 26 تاج سری 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26 انتخاب درست 26 غدیر 26 با جانشین 26 غدیر 26 علی 40 جای پیامبرا 40 غدیر خمی40  نماینده اله 40 جای پیامبرا 40  40 راه علی 40 به ابجد محمد 92+18 ذالحجه" غدیر خم = 110 دین الهی 110 علی 110 پلیسی 110 نمک 110 نانجو 110 نامت 110 یا علی حقا پلیس عالمی 110 پلیسی 110  به ابجد 18 ذالحجه" غدیر خم 18 اساس دین 18 همه جا 18  با هر تپشی که در دل آگاه است یک نغمه لا اله الا الله است توحیدو نبوت امامت هر سه در گفتن یک علی ولی الله است 

110 سند از کتب اهل سنت در باره غدیر خم

 با توجه به اينکه در تمامي منابع معتبر شيعه واقعه غدير به طور کامل همراه با وقايع قبل و اتفاقات بعد از آن ذکر شده است از ذکر منابع شيعه در زمينه سند واقعه غدير خودداري کرده و صرفا منابع اهل سنت را ذکر کرديم.

    براي کسب اطلاعات بيشتر مي توانيد به کتاب" الغدير" علامه اميني مراجعه کنيد.

 

 

   1. اخبار اصفهان: ج1ص107و235.ج2ص227.

   2. اخبارالدول وآثارالاول:ص102.

   3. أربعين الهروي:ص12.

   4. أرجح المطالب:ص36و56 و58 و67 و203 و338 و339 و389 و581-545 و681 .

   5. الارشاد: ص420.

   6. أسباب النزول:ص135.

   7. أسد الغابه:ج1ص308و367.ج2ص233.ج3ص92و93و274و307و321.ج4ص28.ج5ص6و205و208.

   8. الامامه و السياسه:ج1 ص109.

   9. أنساب الاشراف:ج1 ص156.

  10. البدايه و النهايه:ج5 ص208-213و227و228-ج7ص338و344-349.

  11. بلاغات النساء:ص72.

  12. تاريخ بغداد:ج8ص290-ج7ص377-ج12ص343-ج14ص236.

  13. التاريخ الکبير:ج1ص375-ج2قسم2ص194.

  14. تاريخ الخلفاء:ص114و158و179.

  15. تفسير الثعلبي:ص78و104و181و235.

  16. تفسير الطبري:ج3ص428.

  17. تفسير فخر الرازي:ج3ص636.

  18. التمهيد(باقلاني):ص171.

  19. الجمع بين الصحاح:ص458.

  20. حياه الصحابه:ج2ص769.

  21. حليه الاولياء:ج5ص26و363-ج6ص294.

  22. الخصائص:ص4و49و51.

  23. خصائص النسائي:ص21و40و86و88و93و94و95و100و104و124.

  24. الخصائص(السيوطي):ص18.

  25. الخطط والآثار(مقريزي):ص220.

  26. الدر المنثور:ج2ص259و298.

  27. دول الاسلام(ذهبي):ج1ص20.

  28. ذخائرالعقبي:ص67و68.

  29. روضات الجنات(زمجي):ص158.

  30. سر العالمين(غزالي):ص16.

  31. سنن الترمذي:ج5ص591 .

  32. سنن ابن ماجه:ج1 ص43.

  33. سنن النسائي:ج5 ص45.

  34. سنن المصطفي صلي الله عليه و آله:ج1ص45.

  35. السيره النبويه(زيني):ج3 ص3.

  36. شرح نهج البلاغه(ابن أبي الحديد):ج1ص317و362-ج2ص288-ج3ص208-ج4ص221-ج9ص217.

  37. الشرف الموبد(نبهاني):ص58و113.

  38. شواهد التنزيل:ج1ص158و190.

  39. صحيح الترمذي:ج1ص32-ج2ص298-ج5ص633.

  40. صحيح مسلم:ج4ص1873.

  41. الصواعق المحرقه:ص25و26و73و74.

  42. طبقات ابن سعد:ج3ص335.

  43. العقد الفريد:ج5ص317.

  44. عمده الاخبار:ص191.

  45. الفصول المهمه:ص23و24و25و27و74.

  46. الفضائل(ابن حنبل):ج1ص45و59و77و111-ج2ص560و563و569و592و599-ج3ص27و35.

  47. فضائل الصحابه:ج2ص610و682.

  48. الکفايه:ص151.

  49. کفايه الطالب:ص13و17و58 و62 و153و285و286.

  50. کنز العمال:ج1ص48-ج6ص397-405-ج8ص60-ج12ص210-ج15ص209.

  51. الکوکب الدري:ج1ص39.

  52. مجمع الفوائد:ج9ص103-108و163.

  53. مختلف الحديث(ابن قتيبه):ص52و276.

  54. مروج الذهب:ج2ص11.

  55. مستدرک الحاکم:ج3ص109و110و118و371و631.

  56. مسند ابن حنبل:ج1ص84و119و180-ج4ص241و281و368و370و372-ج5ص347و366و370و419-494-ج6ص476.

  57. مسند الطيالسي:ص111.

  58. مصابيح السنه:ج2ص202و275.

  59. معارج النبوه:ج1ص329.

  60. المعارف(ابن قتيبه):ص58.

  61. معالم الايمان(دباغ):ج2ص299.

  62. المعتصرمن المختصر:ج2ص301و332.

  63. معجم البلدان:ج2ص389.

  64. المعجم الصغير:ج1ص64و71.

  65. المعجم الکبير(طبراني):ج1ص149و157و390-ج5ص196.

  66. مقاصد الطالب:ص11.

  67. مقتل الحسينعليه السلام(خوارزمي):ص47.

  68. مقصد الراغب:ص39.

  69. المنار:ج1ص463.

  70. مناقب الائمه(باقلاني):ص98.

  71. المناقب(ابن جوزي):ص29.

  72. المناقب(ابن مغازلي):ص16و18و20و22و23و24و25و224و229.

  73. المناقب(عبدالله شافعي):ص106و107و122.

  74. منتخب کنز العمال:ج5ص30و32و51.

  75. المواقف:ج2ص611.

  76. موده القربي:ص50.

  77. نزهه الناظرين:ص39.

  78. النهايه(ابن الأثير):ج4ص346.

  79. نهايه العقول:ص199.

  80. الوفيات(ابن خلکان):ج1ص60-ج2ص223.

  81. ينابيع الموده:ص29-40و53-55و81و120و129و134و154و155و179-187و206و234و284.

  82. الاصابه:ج1ص372و550-ج2ص257و382و408و509-ج3ص512-ج4ص80.

  83. الاستيعاب:ج2ص460.

  84. أشعه اللمعات في شرح المشکاه:ج4ص89و665و676.

  85. تفريح الأحباب:ص31و32و307و319و367.

  86. التمهيد و البيان(أشعري):ص237.

  87. الفتوح(ابن الأعثم):ج3ص121.

  88. التمهيد البيان(أشعري):ص237.

  89. ثمار القلوب(ثعالبي):ص511.

  90. الأعتقاد(بيهقي):ص182.

  91. تاريخ دمشق:ج1ص370-ج2ص5و85و345-ج5ص321.

  92. الجمع بين الصحاح:ص458.

  93. الشفاء(قاضي عياض):ج2ص41.

  94. أسني المطالب:ص4و221.

  95. انسان العيون:ج3ص274.

  96. الأنوار المحمديه:ص251.

  97. بلوغ الأماني:ج1ص213.

  98. البيان والتعريف:ج2ص36.

  99. التاج الجامع:ج3ص296.

 100. تجهيز الجيش:ص135و292.

 101. ذخائرالعقبي:ص67و68.

 102. الحاوي للفتاوي:ج1ص79و122.

 103. الرياض النضره:ج2ص169و170و217و244و348.

 104. السيره الحلبيه:ج3ص274و283و369.

 105. شرح المقاصد:ج2ص219.

 106. فرائد السمطين:ج1ص56و64و65و67و68و69و72و75و76و77.

 107. العثمانيه:ص145.

 108. مرقاه المفاتيح:ج1ص349-ج11ص341و349.

 109. مصابيح السنه:ج2ص202و275.
  110. المورود في شرح سنن أبي داود:ج1ص214

مظلومییت تا این حد روی دشمنان علی سیاه  اگر در کتب شیعه یک چنین صحنه هایی دیدید بگید من شیعه میشوم یعنی نامردی تا این حد من بجای اهل سنت شرمنده شدم  خدا شما را ببخشد گمراهی تا کجا تو را خدا فکری بحال خود کنید

 

حدیث غدیر در آثار اهل سنّت

بزرگان اهل سنت به طریق مختلف حدیث غدیر خم را نقل کرده اند. در ذیل به بعضی از مهم ترین کتب ایشان که بر این حدیث مهر صحت گذاشته و آن را تایید کرده اند، همراه با حدیث اشاره می شود.

1. سنن ترمذی: زید بن ارقم عن النبی(ص) قال: من کنت مولاه فعلی مولاه.[2]

2. مصنف ابن ابی شیبه: حدثنا مطلب بن زیاد عن عبدالله بن محمد بن عقیل عن جابر بن عبدالله قال: کنّا بالجحفة بغدیر خم إذا خرج علینا رسول الله فأخذ بید علی فقال: من کنت مولاه فعلی مولاه.[3]

3. المعجم الکبیر للطبرانی: عن أبی إسحاق الهمدانی قال سمعت حبشی بن جناده یقول: سمعت رسول الله(ص) یقول یوم غدیر خم: اللهم من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اعن من اعانه.[4]

همچنین وی حدیث مذکور را به همین طریق از زید بن ارقم، ابو ایوب انصاری و بریده نقل می کند.

4. تفسیر ابی السعود و تفسیر اللباب لابن عادل: در این دو کتاب در تفسیر ایه )سأل سائل بعذاب واقع( [5] وارد شده است: می گویند سائل، حارث بن نعمان فهری بود و علت نزول ایه این است هنگامی که قول پیامبر مبنی بر اینکه هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست به گوش او رسید، سوار بر ناقه خود شد و پیش پیامبر آمد و گفت: ای محمد! امر کردی ما را که شهادت بدهیم خدایی جز خدای واحد نیست و اینکه تو فرستاده از جانب اویی و ما آن را پذیرفتیم. امر کردی پنج بار در روز نماز بخوانیم و زکات اموالمان را بدهیم و ما قبول کردیم. امر کردی که در هر سال یک ماه روزه بگیریم و حج بگزاریم و ما پذیرفتیم؛ ولی به اینکه پسر عمت را بر ما برتری دهی، هیچ گاه راضی نمی شویم. ایا آنچه گفتی، از جانب خودت بود یا از جانب خدا؟ پیامبر فرمود: به آن خدایی که کسی غیر از او خدا نیست قسم که آن را از نزد خداوند گفتم. پس در این وقت حارث می گوید: خدایا! اگر آنچه محمد می گوید، حق است، از آسمان بر ما سنگی فرود آر یا عذابی بر ما نازل کن!

پس به خدا قسم، به ناقه اش نرسید، مگر اینکه خدا سنگی به جانبش پرتاب نمود که از مغز سرش وارد شد و از دبرش بیرون آمد و کشته شد.[6]

5. الدر المنثور عن ابی هریره: لما کان یوم غدیر خم و هو یوم ثمانی عشر من ذی الحجة قال النبی(ص): «من کنت مولاه فعلی مولاه فانزل الله الیوم اکملت لکم دینکم».[7] شگفت اینکه صاحب این کتاب پس از نقل این یک حدیث، آن را ضعیف و غیر قابل اطمینان دانسته است و ما در فصل بعد، راویان حدیث غدیر را از نگاه خود ایشان مورد بررسی قرار می دهیم.

6. تفسیر ابن کثیر: در شأن نزول ایه )یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک...( می گوید: و قد روی ابن مردویه من طریق ابی هارون عن ابی سعید خدری انها نزلت علی رسول الله(ص) یوم غدیر خم حین قال لعلی: «من کنت مولاه فعلی مولاه» ثم رواه عن أبی هریره و فیه انه الیوم الثامن عشر من ذی الحجه یعنی مرجعه من حجة الوداع.[8]

7. تفسیر آلوسی: در شأن نزول همین ایه می گوید: عن ابن عباس (رضی الله تعالی عنه) قال: نزلت هذه الایة فی علی (کرم الله وجهه) حیث امر سبحانه ان یخبر الناس بولایته فتخوف رسول الله أن یطعنوا فی ذلک علیه فاوحی الله تعالی الیه هذه الایة فقام بولایته یوم غدیر خم و أخذ بیده. فقال (علیه الصلاة و السلام): «من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه؛[9] این ایه زمانی نازل شد که خداوند ابلاغ ولایت علی به مردم را به پیامبر امر فرمود و آن حضرت از طعن مردم بر این خائف بود. پس این ایه نازل شد و پیامبر در روز غدیر امر حق تعالی را به اجرا رساند و فرمود: «هر که من مولای اویم، علی مولای اوست...».

8. فتح القدیر: قال رسول الله(ص) إلی بریده: یا بریده ألست بالمؤمنین من أنفسهم؟ قلت: بلی یا رسول الله. قال: «من کنت مولاه فعلی مولاه».[10]

9. تفسیر رازی: نزلت الایة فی فضل علی بن ابی طالب(ع) و لما نزلت هذه الایة أخذ بیده و قال: «من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه». فلقیه عمر فقال: هنیئاً لک یا بن ابی طالب أصبحت مولای و مولی کل مؤمن و مؤمنة. و هو قول ابن عباس و البراء بن عازب و محمد بن علی.[11]

10. امالی، المحاملی: قال سعید بن جبیر عن ابن عباس: قال رسول الله(ص) : «من کنت مولاه فعلی مولاه».[12]

11. الکنی و الاسماء للدولابی: عن زید بن ارقم قال: کنا مع رسول الله(ص) بین مکة و المدینة إذا نزلنا منزلاً یقال له غدیر خم فنودی أن الصلاة جامعة فقام رسول الله(ص) فحمدالله و اثنی علیه ثم قال: «اَلستم تعلمون انی أولی بکلّ مؤمن من نفسه». قالوا: بلی نشهد انک أولی بکلّ مؤمن من نفسه. قال: «فانی من کنت مولاه فهذا مولاه» و اخذ بید علی.[13]

حاصل اینکه زید بن ارقم می گوید: با رسول خدا(ص) بین مکه و مدینه در غدیر خم بودیم که ندای نماز جماعت داده شد، پس از نماز رسول خدا برخاست و پس از حمد و ثنای الهی فرمود: ایا نمی دانید که من به جان هر مؤمن از خودش اولی هستم؟ همه گفتند: بله، یا رسول الله! تو از نفس هر مؤمن به او سزاوارتری. آن گاه فرمود: «هر که من مولای او هستم، پس این مولای اوست»، درحالی که دست علی را بالا گرفته بود.

12. شرح مذاهب اهل السنه: عن زید بن ارقم و البراء قالا: کنّا مع رسول الله(ص) یوم غدیرخم و نحن نرفع غصن الشجرة عن رأسه فقال:«ألا ان الله ولیی و أنا ولی کلّ مؤمن، من کنت مولاه فعلی مولاه» و فی غیر هذه الروایة: «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه».

نویسنده پس از ذکر حدیث چنین می گوید: «و هذا حدیث غریب صحیح و قد روی حدیث غدیر خم عن رسول الله(ص) نحو مائة نفس و فیهم العشرة و هو حدیث ثابت لا أعرف له علة. تفرّد علی بهذه الفضیلة لم یشرکه فیها احد؛ این حدیثِ غریب اما صحیحی است که حدود صد نفر که عشره مبشره هم در میان آنهاست، نقل کرده اند. علی به این فضیلت یگانه شده است؛ به گونه ای که هیچ کس در این فضیلت با او برابر نیست».[14]

علاوه بر موارد فوق، این حدیث در کتب زیر هم وارد شده است. این روایات تقریباً از لحاظ مضمون شبیه به هم هستند.

13. السنة، ابن ابی عاصم. وی حدیث غدیر را به 25 طریق مختلف نقل می کند(ج3، ص356ـ386) .

14. ابوبکر محمد بن حسن بغدادی در کتاب الشریعه، حدیث فوق را به پانزده طریق از بزرگان صحابه و غیر آنها نقل می کند.

15. نویسنده کتاب نظم المتناثر، حدیث غدیر را منقول از افراد زیر می داند:

زید بن ارقم، علی(ع)، ابوایوب انصاری، عمر، ابوهریره، طلحه، عماره، ابن عباس، بریده، ابن عمر، مالک بن حویرث، حبشی بن جناده، جریر، سعد بن ابی وقاص، ابو سعید خدری، انس، قیس بن ثابت، حبیب بن بدیل ورقاء، براء بن عازب، ابو طفیل، حذیفة بن اُسید الغفاری(ج1، ص194).

16. الاستیعاب فی معرفة الاصحاب (ج1، ص338).

17. اسد الغابة (ج1ـ2و3).

18. تاریخ اصبهان (ج1، ص58، 67، 121، 249و300).

19. مروج الذهب (ج1، ص346).

20. مختصر تاریخ دمشق، به 12 طریق مختلف (ج2، 3، 4و5).

21. مرآة الجنان (ج1، ص51).

22. المختصر فی اخبار البشر (ج1، ص126).

23. تاریخ الخلفاء (ج1، ص69).

24. تاریخ بغداد (ج3، ص333).

راویان حدیث غدیر از نگاه علمای اهل سنت

بزرگان اهل سنت، به جز عده ای، با اعتراف و اذعان به صحت و مورد وثوق بودن روات حدیث غدیر با عباراتی نظیر رجال صحیح و ثقه، خبر غدیر را تایید کرده اند؛ از آن جمله:

1. در المستدرک، حاکم نیشابوری عبارات زیر را برای بررسی سندی حدیث غدیر به کار می برد: هذه حدیث صحیح علی شرط الشیخین،[15] هذا حدیث صحیح علی شرط مسلم.[16]

2. در کتاب مجمع الزوائد، مؤلف پس از نقل حدیث مذکور از احمد بن حنبل و طبرانی می گوید: در رجال احمد ثقات[17] و در جای دیگر می گوید: «رواه احمد و رجاله رجال صحیح».[18]

3. مؤلف کتاب فلک النجاه می گوید:

«اقول حدیث من کنت مولاه فعلی مولاه متواتر لا حاجة الی تفصیل اسانیده و مخرجیه لهذا بیناه مختصراً مخافة التطویل و قد أورد مؤلف ارجح المطالب ناقلاً عن ابن عقده فی کتاب الموالاة اسماء رواته من الصحابة نحومائة فصاعداً و أسماء المخرجین نحومائة و خمس و اربعین. فی الصواعق، بیان حدیث من کنت مولاه حدیث صحیح لامریة فیه و قد أخرجه جماعة کالترمذی والنسائی و احمد و طرقه کثیراً جداً و فی روایة لأحمد انه سمعه من النبی(ص) ثلاثون صحابیاً و شهدوا به لعلی لما نوزع ایام خلافته و کثیر من أسانیده صحاح و حسان ولا التفات لمن قدح فی صحته؛[19] حدیث من کنت مولاه حدیث متواتری است که حاجتی به ذکر تفصیلی اسناد و ناقلانش نیست و به همین خاطر ما نیز مختصری در این رابطه بیان می کنیم. مؤلف کتاب ارجح المطاب از کتاب الموالاة نام حدود صد نفر بلکه بیشتر از راویان صحابه و نیز نام 145 نفر از کسانی که حدیث را خارج کرده اند، نقل می کند. همچنین در کتاب الصواعق درباره حدیث من کنت مولاه وارد شده است: حدیث صحیحی است که شائبه هیچ شک و ریبی در آن نیست و جماعتی از بزرگان از جمله ترمذی، نسائی و احمد در کتب خود نقل کرده اند که البته طرق نقل احمد بسیار زیاد است. و از احمد روایت شده که حدیث را سی نفر از صحابه شنیدند و برای علی(ع) زمانی که درگیر مسئله خلافت (غصب شده خود) بود، آن را شهادت دادند و بسیاری از سند های این روایت صحیح و حسن است و به کسی که شکّ در آن ایجاد کند، اعتنایی نباید کرد».

نکته

در اینجا توجه به دو مطلب مناسب است: اول اعتراف صاحب الصواعق به اینکه علی(ع) مسئله مذکور را در ایام خلافت خود مطرح کرده است. این مطلب به کنایه نشان از آن دارد که آنچه در حدیث مذکور مورد عنایت حضرت امیر بوده است و علمای اهل سنت هم آن را متوجه شده و درک کرده اند، مسئله خلافت بر مسلمین است. تناقض گویی هایی که میان بزرگان اهل سنت اتفاق می افتد ـ که ما نیز به بعضی از آنها اشاره می کنیم ـ ناشی از همین علت است و نشانه درگیری و نزاع بین عقل و منطق با هوای نفس و میان عشق و ترس است.

مطلب دوم اینکه تواتر حدیث غدیر چنان نزد بزرگان اهل سنت به مثابه روز روشن است که گفتار کسی که آن را انکار کند، هیچ ارزشی ندارد؛ چنان که حافظ ذهبی در کتاب سیر اعلام النبلاء به متواتر بودن حدیث غدیر اعتراف کرده، می گوید: «هذا حدیث حسن عال جداً و متنه متواتر».[20] بنابراین سخن ابن حجر در لسان المیزان که گفته است «تواتری در این حدیث وجود نداشته و ساختگی است»، کاملاً بی اساس و پوچ است و قابل اعتنا نیست.

وی در معرفی حسین بن محمد بن خسرو بلخی می گوید:

«رایت بخط هذا الرجل جزءاً من جملته نسخه رواها عن علی بن محمد بن علی بن عبیدالله الواسطی حدثنا ابوبکر محمد بن عمر البابزائی بجامع واسط حدثنا الدقیقی عن یزید بن هارون عن حمید عن انس و النسخة کلها مکذوبة علی الدقیقی فمن فوقه ما حدثوا منها بشیء. فمنها حدیث من کنت مولاه و غیر ذلک و هذه الأحادیث و إن کانت رویت من طریق غیر هذه فانها بهذا الاسناد مختلفة و ما ادری هی من صنعه الحسین أو شیخه او شیخ شیخه. و ذکره ابن ابی طی فی رجال الشیعه».[21]

آری، این جماعت عالم نما در مواجهه با این سند های انکار ناپذیر، چاره ای جز این ندارند که حدیث غدیر را ساخته حسین بن محمد خسرو بلخی بدانند و در نهایت او را جزء شیعیان معرفی کنند؛ در حالی که تواتر چنان محکم و اساسی است که نقل های این چنینی در برابر بسیاری روایات معتبر منقول از خود بزرگان اهل سنت، کاملاً مردود است.

نمونه تناقضات و اعترافات

غزالی که معروف به امام شکاکان در همه مسائل است، در کتاب خود با نام سرّالعالمین خلافت خلفای راشدین را مورد انتقاد شدید قرار داده و آنها را نکوهش کرده و ذهبی، یکی از بزرگان اهل سنت، ضمن نقل این قول از غزالی، او را به شدت نکوهش کرده و در کتاب سیراعلام النبلاء گفته است:

«ولأبی مظفر یوسف سبط ابن الجوزی فی کتاب ریاض الافهام فی مناقب اهل البیت قال: ذکر ابوحامد فی کتابه سرالعالمین و کشف ما فی الدارین فقال فی حدیث: من کنت مولاه فعلی مولاه ان عمر قال لعلی بخّ بخّ أصبحت مولی کل مؤمن و مؤمنة.

قال ابوحامد: و هذا تسلیم و رضی ثم بعد هذا غلب علیه الهوی حباً للریاسة و أمر الخلافة و نهیها فحملهم علی الخلاف فنبذوه وراء ظهورهم و اشتروا به ثمناً قلیلاً فبئس ما یشترون و سرر کثیراً من هذا الکلام الفسل الذی تزعمه الامامیة و ما أدری ماعذره فی هذا؟ و الظاهرانه رجع عنه و تبع الحق.

قلت: قد الف الرجل فی ذم الفلاسفة کتاب التهافت و کشف عوارهم و وافقهم فی مواضع ظناً منه ان ذلک حق او موافق للملة و لم یکن له علم بالاثار و اخبره بالسنن النبویة القاضیة علی العقل و لولا ان أبا حامد من کبار الاذکیاء و خیار المخلصین لتلف. فالحذار الحذار من هذه الکتب و اهربوا بدینکم من شبه الاوائل و الا وقعتم فی الحیرة فمن رام النجاة و الفوز فلیلزم العبودیة و لیبتهل الی مولاه فی الثبات علی الاسلام و ان یتوفی علی الایمان الصحابة و سادة التابعین فبحسن قصد العالم یغفرله».[22]

حاصل کلام اینکه ابوحامد می گوید: کلام عمر به علی(ع): «بخ بخ اصبحت مولی کل مؤمن و مؤمنة»، نشانه تسلیم و رضایت وی در مورد امر خلافت علی(ع) است، اما بعد از آن به جهت غلبه هوای نفس بر وی و محبت ریاست و امر و نهی خلافت، همه را به بهایی اندک فروخت و پا برآنها نهاد.

ذهبی در ادامه می گوید: از این کلام سست و بی پایه که مبنای کلام امامیه نیز هست، بسیاری خوشحال شده اند و من نمی دانم عذر و دلیل وی بر این گفتار چه بوده است؟ ظاهر این است که از این گفتار توبه کرده و از مذهب حق (به گمان خودش) پیروی کرده است.

آن گاه در ادامه می گوید: این مرد در نکوهش فلاسفه کتاب تهافت را نوشته و در بعضی از موارد که گمان برده حق یا موافق با مذهب ملت است، از ایشان پیروی کرده است (آن گاه از این نتیجه می گیرد:) وی هیچ اطلاع و اخباری از آثار بزرگان و سنت نبوی که حاکم بر عقل است، نداشته است. و اگر نه اینکه ابوحامد از بزرگان اذکیا و پاکان و بهترین مخلصان بود، بی شک با این کلمات هلاک و تلف می شد. پس دور باشید، دور باشید از این کتب و از دینتان بترسید. پس هر کس که امید نجات دارد، ملتزم عبودیت باشد و به حق ابتهال کند در ثبات اسلام و ایمان به صحابه و تابعین.

بررسی نکات

یکی از موارد مهم که در کنار حدیث غدیر مورد توجه قرار گرفته و راویان حدیث آن را نقل کرده اند، مسئله تبریک عمر به علی(ع) به عنوان امیرالمؤمنین است و جمع بسیاری از بزرگان شیعه و اندکی از اهل سنت به این مطلب اشاره کرده اند. سرّ اینکه بزرگان اهل سنت کمتر به این عنوان پرداخته و آن را ساخته پرداخته مخالفان خود می پندارند، آن است که با پذیرفتن این مطلب که عمر به علی(ع) تبریک گفته، کلام شیعه مبنی بر ولایت امیرالمؤمنین مورد تایید قرار خواهد گرفت. از این رو، بی تردید غزالی به مسئله مهمی اشاره کرده و لبّ سخن وی آن است که به لحاظ منطقی و عقلی تبریک عمر، معنایی جز پذیرش خلافت نخواهد داشت. پس جای هیچ شکی باقی نمی ماند که با قبول این امر، تمام کلمات و گفتار اهل سنت در مورد معنای مولا بر باد فنا خواهد بود؛ زیرا تبریک عمر به علی(ع) معنایی جز رسیدن به مقام ریاست بر مؤمنان ندارد. غیر از این معنا هر چه را در نظر بگیریم، تبریک و تهنیت عمر را بی معنا خواهد کرد.

ابن کثیر در کتاب السیرة النبویه پس از نقل حدیث من کنت مولاه فعلی مولاه به طرق مختلف از جمله نسائی می گوید: «هذا اسناد جید قوی رجاله کلهم ثقات»، اما آنجا که کلام به تبریک عمر به علی(ع) می رسد، می گوید: «رواه ابن جریر عن ابی زرعه عن موسی بن اسماعیل عن حماد بن سلمه عن علی بن زید و ابی هارون العبدی و کلاهما ضعیف عن عدی بن ثابت عن البراء بن عازب و روی هذا الحدیث من حدیث موسی بن عثمان الحضرمی و هو ضعیف جداً».[23] این در حالی است که تناقض ناشی از نقل این کلام عمر، بسیار در منابع اهل سنت دیده می شود.

غیر از آنچه ما از تفسیر رازی نقل کردیم، ابن عساکر در کتاب تاریخ دمشق حدیث زیر را به دو طریق نقل کرده است. وی از ابوهریره نقل می کند: «من صام یوم ثمانی عشرة من ذی الحجة کتب له صیام ستین شهراً و هو یوم غدیر خم لما اخذ النبی(ص) بید علی بن ابی طالب فقال: «الست ولی المؤمنین». قالوا: بلی یا رسول الله. قال : «من کنت مولاه فعلی مولاه». فقال عمر بن خطاب: بخًّ بخًّ لک یا بن ابی طالب اصبحت مولای و مولی کل مسلم. فانزل الله الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی...(مائده/3)».[24]

این حدیث در کتب الامالی الشجریه (ج1، ص31)، البدایة و النهایة (ج7، ص386)، تاریخ بغداد (ج3، ص498) و مختصر تاریخ دمشق (ج5، ص393) نیز نقل شده است و نیز با کمی تفاوت در عبارت، در بخش عمر بن خطاب به دو طریق از ابی هریره و شهر بن حوشب نقل شده است. (ج1، ص193).

در کتاب «مصنف»، ابن ابی شیبه پس از نقل عبارت «من کنت مولاه فعلی مولاه» نقل می کند: «فلقیه عمر بعد ذلک فقال: هنیئاً لک یا بن ابی طالب اصبحت و امسیت مولی کل مؤمن و مؤمنة».[25] همین عبارت در کتب الشریعه (آجری، ج4، ص181)، فضائل الصحابه (ج2، ص494)، کنزالعمال (ج13، ص134)، المسند الجامع (ج6، ص367) و تاریخ ابن خلدون (ج1، ص197) نیز نقل شده است.

معلوم نیست با وجود این همه تناقض در نقل کلامِ بخ بخ از عمر بن خطاب، بزرگان اهل سنت که از نقل کلام مزبور دوری جسته و حق را پنهان کرده اند، چگونه می توانند به شیعه پاسخ این ابهام را بدهند؟ چنانکه معلوم شد، ذهبی در نقل گفتار غزالی حتی قادر نبوده است که پاسخی عقلانی به کلام وی بدهد و با صرف ردّ و انکار و توهین، این تعارض حل نخواهد شد.

غزالی پس از بیان مطلب مذکور در مورد کلام عمر می گوید:

«و لما مات رسول الله(ص) قال قبل وفاته ائتوا بدواة و بیضاء لازیل لکم اشکال الامر و اذکر لکم من المستحق لها بعدی. قال عمر: دعوا الرجل فانه لیهجر. و قیل یهدر. فاذا بطل تعلقکم بتأویل النصوص فعدتم الی الاجماع و هذا منصوص ایضاً فان العباس و اولاده و علیاً و زوجته و اولاده لم یحضروا حلقة البیعة و خالفکم اصحاب السقیفة فی متابعة الخزرجی...».[26]

پی نوشت ها

[1] . تفسیر نمونه، ایت الله مکارم شیرازی، ج5، ص12، دارالکتب الاسلامیه، چاپ 12.

[2] . ترمذی، محمد بن عیسی، بیروت، دارالفکر، ج12، ص175.

[3] . المصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص495، بیروت، دارالفکر، 1409.

[4] . معجم الکبیر، طبرانی، ج4، ص4.

[5] . معارج/1.

[6] . تفسیر اللباب، ابن عادل، ج15، ص456؛ ارشاد العقل السلیم، محمد بن محمد العمادی (ابوالسعود) ج6، ص376.

[7] . الدر المنثور، جلال الدین سیوطی، ج3، ص323.

[8] . تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، محقق سامی بن محمد، ج3، ص28، دارطیبه للنشر، 1420.

[9] . روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، آلوسی، ج5، ص67 ـ 68.

[10] . فتح القدیر، آلوسی، ج6، ص20.

[11] . مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج6، ص113.

[12] . امالی، المحاملی(235 ـ 330)، اسماعیل بن محمد، ج1، ص36، دار ابن القیم و المکتبه الاسلامیه، 1991م.

[13] . الکنی و الاسماء، الدولابی(224 ـ 310)، احمد بن حمادبن سعید، ج5، ص38، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420.

[14] . شرح مذاهب اهل السنه، ابن شاهین (385.ق)، احمد بن عثمان، ج1، ص104، مصر، مؤسسه قرطبه، 1415.

[15] . المستدرک علی الصحیحین، الحاکم، ابو عبدالله محمد بن عبدالله ، ج3، ص109.

[16] . همان، ص110.

[17] . مجمع الزوائد و منبع الفوائد، الهیثمی(807ق)، نورالدین علی بن ابی بکر، ج9، ص103، بیروت دارالکتب العلمیه، 1408.

[18] . همان، ص104.

[19] . سیر اعلام النبلاء، الذهبی(748)، شمس الدین محمد بن احمد، ج8، ص200. موسسه الرساله، 1413.

[20] . همان، ص335.

[21] . لسان المیزان، ابن حجر العسقلانی، ج1، ص335.

[22] . سیر اعلام النبلاء، ج19، ص331.

[23] . السیره النبویه، اسماعیل بن کثیر(741)، تحقیق مصطفی عبدالواحد، ج4، ص417 ـ 419، دارالمعرفه للطباعه و النشر بیروت، 1396.

[24] . تاریخ دمشق، الشافعی، ابی القاسم علی بن الحسن (ابن عساکر) (571ق)، دارالفکر، ج42، ص233.

[25] . مصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص503.

[26] . سرّ العالمین و کشف ما فی الدارین، الغزالی، ابوحامد، ج1، ص4.

 
* آیات غدیر
 
در کتاب های اهل سنت شاهد این مطلب هستیم که نویسندگان اهل سنت و مفسرین آنها از قدیم الایام و از قرن دوم یا سوم به قضیه غدیر پرداخته اند، منصفین اهل سنت در تفاسیر خود به سه آیه که می رسند به قضیه غدیر اشاره می کنند.


* آیه: سَأَلَ سائِلٌ بعذاب واقِعٍ؛ معارج آیه
 
من از باب نمونه عرض می کنم این آیه را حافظ ابو عبید هروی، متوفی 223 ه ق صاحب کتاب تفسیر الغریب قرآن و ابوبکر نقاش موصلی بغدادی متوفی 351 و  ابواسحاق ثعلبی نیشابوری متوفی 427 ه ق و همینطور در قرن های بعدی تا قرن ششم و هفتم کسانی بوده اند که اهل انصاف بوده ضمن بیان آیه، شان نزول آن را هم بیان می کنند و در تفاسیر خود آورده اند که جریان چه بوده است و این سائل چه کسی می باشد و عذابی که درخواست کرده چه بوده و برای چه موردی عذاب را درخواست نموده است و برای نمونه به کتاب "الکشف و البیان ثعلبی" م 427 ه ق استشهاد می کنم، وی در ذیل آیه اول سوره معارج روایتی را از سفیان بن عیینه نقل می کند: افرادی از سفیان بن عیینه پرسیدند این آیه درباره کیست و بعد وی این ماجرا را نقل می کند.
 
هنگامی که رسول خدا(ص) علی(ع) را در روز" غدیر خم" به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: من کنت مولاه فعلی مولاه" هر کس من مولی و ولی او هستم، علی مولی و ولی او است" چیزی نگذشت که این مساله در بلاد و شهرها منتشر شد" حرث بن نعمان فهری" خدمت پیامبر(ص) آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی تا به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم، ما هم شهادت دادیم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی ما همه این ها را پذیرفتیم، اما با این ها راضی نشدی، تا اینکه این جوان(اشاره به علی ع است) را به جانشینی خود منصوب کردی، و گفتی: من کنت مولاه فعلی مولاه، آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا؟! پیامبر ص فرمود:" قسم به خدایی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خدا است".
" نعمان" روی بر گرداند در حالی که می گفت اللَّهُمَّ إِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ:" خداوندا! اگر این سخن حق است، از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر ما به باران"! اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت، همین جا آیه «سَأَلَ سائِلٌ بعذاب واقِعٍ لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ» نازل گشت".

بعضی از علمای اهل سنت که حدیث غدیر را ضعیف میدانند

حديث غدير ، برترين دليل شيعه بر ولايت امير مؤمنان عليه السلام است كه با سند‌هاي صحيح و به صورت متواتر از طريق شيعه و سني نقل شده است ؛ اما در عين حال برخي از علماي اهل سنت كه اعتراف به چنين مطلبي برايشان ناگوار و پذيرش چنين حقيقتي سخت بوده ، چشمان خود را بسته و صحت آن را زير سؤال برده‌اند !

از جمله ابن حزم اندلسي ظاهري كه با دفاع از ابن ملجم مرادي ، عداوت خود با امير مؤمنان عليه السلام را علني كرده است ، در كتاب الفصل خود مي‌نويسد :

وأما من كنت مولاه فعلى مولاه فلا يصح من طريق الثقات أصلاً .

حديث: من كنت مولاه... به هيچ وجه از طريق افراد ثقه تاييد نشده است.

ابن حزم اندلسي ، علي بن أحمد بن سعيد بن حزم الطاهري أبو محمد (متوفاي548 هـ) ، الفصل في الملل والأهواء والنحل ، ج 4 ، ص 116 ، ناشر : مكتبة الخانجي – القاهرة .

و ابن تيميه حراني (متوفاي728هـ) نيز كه در انكار فضائل اهل بيت عليهم السلام زبانزد عام و خاص است در منهاج السنة مي‌نويسد :

وأما قوله من كنت مولاه فعلي مولاه فليس هو في الصحاح لكن هو مما رواه العلماء وتنازع الناس في صحته فنقل عن البخاري وإبراهيم الحربي وطائفة من أهل العلم بالحديث انهم طعنوا فيه وضعفوه ... .

حديث: من كنت مولاه... در كتب روائي صحيح شش گانه آورده نشده است ، بعضي از دانشمندان آن را روايت كرده‌اند ؛ ولي در صحت آن دچار اختلاف شده‌اند ، از بخاري و ابراهيم حربي وگروهي ديگر از اهل دانش نقل شده است كه آنان اين حديث را تضعيف كرده‌اند .

إبن تيمية الحراني ، أبو العباس أحمد بن عبد الحليم ،  منهاج السنة النبوية ، ج 7 ، ص 319 ، تحقيق : د. محمد رشاد سالم ، ناشر : مؤسسة قرطبة ، الطبعة الأولى ، 1406 .

و سعد الدين تفتازاني (متوفاي791هـ) در جواب از حديث غدير مي‌نويسد :

والجواب منع تواتر الخبر فإن ذلك من مكابرات الشيعة كيف وقد قدح في صحته كثير من أهل الحديث ولم ينقله المحققون منهم كالبخاري ومسلم والواقدي .

جواب ما اين است كه حديث غدير متواتر نيست و اين از زورگويي‌هاي شيعه است ، ؛ زيرا بسياري از علما و محققين علم حديث ؛ از جمله بخاري ، مسلم و واقدي در صحتش اشكال كرده و آن را نقل ننموده‌اند .

التفتازاني ، سعد الدين مسعود بن عمر بن عبد الله  ، شرح المقاصد في علم الكلام ، ج 2 ، ص 290 ، ناشر : دار المعارف النعمانية - باكستان ، الطبعة : الأولى ، 1401هـ - 1981م .

پاسخ:

حديث غدير نه تنها با سند‌هاي صحيح نقل شده است ؛ بلكه به اعتراف بزرگان اهل سنت متواتر است و حتي كتاب‌هاي مستقلي در باره آن توسط علماي سني نوشته شده است ؛ اما پذيرش و اعتراف به آن نيازمند قلب سليم ، تقوا و انصاف است كه متأسفانه برخي از دشمنان اهل بيت عليهم السلام ؛ از جمله ابن تيميه حراني و ابن حزم اندلسي از داشتن آن محروم بوده‌اند .

ابن حجر عسقلاني در لسان الميزان در باره ابن تيميه و انصاف آن در نقد احاديث ، مي‌نويسد :

لكن وجدته كثير التحامل إلى الغاية في رد الأحاديث التي يوردها بن المطهر وان كان معظم ذلك من الموضوعات والواهيات لكنه رد في رده كثيرا من الأحاديث الجياد التي لم يستحضر حالة التصنيف مظانها .

ابن تيميه در ردّ احاديثي كه علامه حلي به آن استدلال كرده است زياده روي نموده است تا آنجا كه احاديث خوب و معتبر فراواني را رد كرده است.

لسان الميزان ، ج 6 ، ص 319 ، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852 ، ناشر : مؤسسة الأعلمي للمطبوعات - بيروت - 1406 - 1986 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : دائرة المعرف النظامية – الهند .

و در فتح الباري مي‌نويسد :

وأنكر بن تيمية في كتاب الرد على بن المطهر الرافضي المؤاخاة بين المهاجرين وخصوصا مؤاخاة النبي صلى الله عليه وسلم لعلي قال لأن المؤاخاة شرعت لإرفاق بعضهم بعضا ولتأليف قلوب بعضهم على بعض فلا معنى لمؤاخاة النبي لأحد منهم ولا لمؤاخاة مهاجري لمهاجري وهذا رد للنص بالقياس وإغفال عن حكمة المؤاخاة .

ابن تيميه در كتابش كه رد بر علامه حلي است داستان عقد برادري بين مهاجران مخصوصاً بين رسول خدا ‌و علي را انكار كرده و مي گويد : فلسفه عقد اخوت براي تأليف دل‌ها و ايجاد محبت و دوستي بين دو نفر تشريع شد ؛ ولي بين دو مهاجر و شخص رسول خدا بي معني است  .

اين اين حرف‌ها را  كسي مي زند از حكمت اين دستور بي خبر است .

فتح الباري شرح صحيح البخاري ، ج 7 ، ص 271 ، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852 ، ناشر : دار المعرفة - بيروت ، تحقيق : محب الدين الخطيب .

و الباني وهابي ، هدف خود را از بررسي سند حديث غدير ، زياده روي ابن تيميه در تضعيف اين روايت دانسته و مي‌گويد :‌‌‌

فقد كان الدافع لتحرير الكلام على الحديث و بيان صحته ، أنني رأيت شيخ الإسلام بن تيمية ، قد ضعف الشطر الأول من الحديث و أما الشطر الآخر ، فزعم أنه كذب ! و هذا من مبالغته الناتجة في تقديري من تسرعه في تضعيف الأحاديث قبل أن يجمع طرقها و يدقق النظر فيها و الله المستعان .

غرض من از تشريح حديث غدير و بيان صحت آن، تضعيف ابن تيميه بخش اول (من كنت مولاه فعلي مولاه) و دروغ دانستن بخش دوّم (اللهمّ وال من والاه...) آن است ، اين زياده روي ابن تيميه و عجله در تضعيف احاديث قبل از مطالعه در اسناد متعدد روايت و دقت نظر در صحت و سقم آن است .

الباني ، محمد ناصر ، السلسلة الصحيحة ، ج 4 ، ص 249 .

آن‌چه ما نقل كرديم ، مختصري از اعترافات بزرگان سني و صحه گذاشتن آن‌ها بر حديث غدير بود ، براي اطلاع بيشتر به كتاب الغدير ، ج1 ، ص294 مراجعه بفرماييد . علامه اميني رضوان الله تعالي عليه 43 نفر از دانشمندان سني را نام مي‌برد كه تصريح به صحت حديث غدير كرده‌اند.

مناظره بین سنی و شیعی ؛از زبان اهل سنتی كه شیعه شد

مناظره درباره ایمان حضرت ابوطالب (ع) با چند طلبه ی سنی     

در جلسه ای كه چند طلبه ی اهل سنت حضور داشتند یكی از آنان با قیافه ای حق به جانب  گفت : چرا شما شیعیان ، ابوطالب پدر امام علی (علیه السلام )را مسلمان می دانید ، در حالی كه او مسلمان نبوده و در حال كفر از دنیا رفته است  ؟
گفتم : خطبه ی عقد پیامبر (صل الله علیه و آله ) و حضرت خدیجه (سلام الله علیها ) را چه كسی خوانده است ؟
گفت : نمی دانم .

گفتم : در كتاب نورالیقین نوشته شده  است كه خطبه ی عقد پیامبر (صل الله علیه و آله ) و حضرت خدیجه(سلام الله علیها) را ، حضرت ابوطالب (علیه السلام ) خوانده است و خطبه ی عقد ، با این جمله شروع شد :  الحمد لله الذی جعلنا .. ... .

گفتم : اگر ابوطالب (علیه السلام )كافر و بت پرست بود چرا نگفت : الحمد للات یا الحمد للعزی . چرا به دو بت بزرگ ، قسم نخورد و به خداوند قسم خورد . و در ادامه می فرماید: والله بعد هذا نباء عظیم و ... باز هم به خداوند قسم می خورد نه به لات و عزی . حال كه ابوطالب (علیه السلام ) در چند جا از الله نام می برد نه بت ها ، پس چگونه می گویید او كافر و بت پرست بوده ؟

گفتم : من سوالی از شما دارم : آیا از نظر فقهی جایز است كه یك فرد كافر ، خطبه ی عقد دو مومن را بخواند ؟ اگر بخواند چه حكمی دارد ؟
گفت : نه ، نمی تواند بخواند و اگر بخواند عقد واقع نمی شود ؟

گفتم : برادران ! شما كه می گویید ابوطالب (علیه السلام )كافر بوده معنایش این است كه نكاح پیامبر ( صل الله علیه و آله ) با خدیجه ی كبری (سلام الله علیها ) شرعی نبوده و این بزرگترین توهین به پیامبر (صل الله علیه و آله ) است  !!!

ادامه دادم و گفتم : خداوند در قرآن می فرماید : ان تنصر الله ینصركم و یثبت اقدامكم  . یاری كردن خدا ،  به دو صورت است  1. اینكه دین خدا را یاری كنید 2. اینكه پیامبر خدا را یاری كنید . نتیجه ی یاری كردن این است كه خداوند هم ،  شما را یاری می كند و قدمهای شما را ثابت می كند . مگر در كتاب ها نیامده است كه حضرت ابوطالب ( علیه السلام ) ،  سرپرست پیامبر ( صل الله علیه و آله )در دوران كودكی بوده و از ایشان بیش از فرزندانش مراقبت كرده تا اینكه بزرگ شد .  در مكه ، یگانه حامی پیامبر( صل الله علیه و آله ) بود و در سه سال محاصره ای اقتصادی مسلمانان ، به كمك مسلمانان رفت وجانشان را نجات داد . آیا خداوند در پاسخ به  یاری پیامبرش او را به جهنم می برد ؟ خداوند كه فرمود : ان تنصر الله ینصركم . این چه نوع نصرتی است كه خدا انجام داده است ؟ 

من از شما می پرسم : اگر ابوطالب مشرك و كافر بود پس چرا پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) در تشییع جنازه اش شركت كرد  و سال وفاتش را عام الحزن یعنی سال اندوه و ناراحتی نامید  ؟ آیا پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) از مردن یك مشرك به قدری  ناراحت شده كه یك سال محزون و ناراحت بود ؟ آیا اینها دلیل ایمان ابوطالب (علیه السلام ) نیست ؟
این مطالب را كه گفتم ،‌ هیچ نگفتند و ساكت شدند .

 مناظره شیخ مفید با قاضی عبدالجبار (سنی)

در عصر شیخ مفید‌(ره)، یکی از علمای بزرگ اهل تسنّن، در بغداد مجلس درسی داشت، و به نام «قاضی عبدالجبّار» خوانده می‌شد، روزی قاضی عبدالجبّار در مجلس درس خود نشسته بود، شاگردانش از سنّی و شیعه حاضر بودند، در آن روز شیخ مفید‌(ره) نیز به آن مجلس وارد شد و دم در نشست، قاضی تا آن روز شیخ مفید را ندیده بود، ولی وصفش را شنیده بود.
پس از لحظه‌ای، شیخ مفید به قاضی رو کرد و گفت: « آیا اجازه می‌دهی، در حضور این دانشمندان، سؤالی از شما ‌کنم؟»
قاضی: بپرس.
شیخ مفید: این حدیثی که شیعیان روایت می‌‌کنند که پیامبر‌ اکرم (صلّی‌ اللّه علیه وآله) در صحرای غدیر، درباره حضرت علی‌ (علیه السّلام) فرمودند:
« مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ: هر کس که من مولای اویم، پس علی‌ مولای اوست.»
آیا این حدیث صحیح است و یا این‌که شیعه آن را به دروغ ساخته است؟
قاضی:  این روایت،صحیح است.
شیخ مفید: منظور از کلمه « مولی» در این روایت چیست؟
قاضی: منظور، آقائی و اولویّت است.
شیخ مفید: اگر چنین است پس طبق فرموده پیامبر‌ـ صلّی‌ اللّه علیه وآله ـ،‌ علی‌ـ علیه السّلام ـ آقائی و اولویّت بر دیگران دارد، بنابراین، این همه اختلاف و دشمنی‌ها بین شیعه و سنّی برای چیست؟
قاضی: ای برادر! این حدیث (غدیر) روایت (و مطلب نقل شده) است، ولی خلافت ابوبکر، «درایت» و امری مسلّم است، و آدم عاقل، به خاطر روایتی، درایت را ترک نمی‌کند!!
شیخ مفید:شما درباره این حدیث چه می‌گویید که پیامبر‌ اکرم (صلّی‌ اللّه علیه وآله) ، در شأن حضرت علی‌ (علیه السّلام) فرمودند:
« یَا عَلیُّ حَرْبُکَ حَرْبِی وَ سِلْمُکَ سِلمِی»: « ای علی! جنگ تو،‌جنگ من است، و صلح تو،‌ صلح من است».
قاضی: این حدیث،‌ صحیح است.
شیخ مفید: بنابراین آنان‌که جنگ جَمَل را به راه انداختند مانند طلحه و زبیر و عایشه و...و با علی ـ علیه السّلام ـ جنگیدند، طبق حدیث فوق و اعتراف شما به صحّت آن، باید (با شخص رسول خدا‌ـ صلّی‌ اللّه علیه وآله ـ جنگیده باشند) و کافر باشند.
قاضی: ای برادر! آن‌ها (طلحه و زبیر و ...) توبه کردند.
شیخ مفید:جنگ جمل، درایت و قطعی است، ولی در این‌که پدید آورندگان جنگ، توبه کرده‌اند، روایت و شنیدنی است، و به گفته تو نباید درایت را فدای روایت کرد، و مرد عاقل به خاطر روایت، درایت را ترک نمی‌کند.
قاضی، در پاسخ این سؤال فرومانده، پس از ساعتی درنگ ، سرش را بلند کرد و گفت : «تو کیستی؟»
شیخ مفید:من خادم شما محمّد‌‌‌بن محمّد‌بن نعمان هستم.
قاضی همان‌دم برخاست و دست شیخ مفید را گرفت و بر جای خود نشانید و به او گفت:« اَنْتَ الْمُفِیدُ حقّاً»: «تو در حقیقت، مفید (فایده بخش) هستی»
علمای مجلس از رفتار قاضی رنجیده خاطر شدند و همهمه کردند، قاضی به آن‌ها گفت: من در پاسخ این شیخ (مفید)، درمانده شدم، اگر هر یک از شما پاسخی دارد، برخیزد و بیان کند.
هیچ کس برنخواست، به این ترتیب، شیخ مفید،پیروز شد و لقب «مفید» در این مجلس، برای او بر سر زبان‌های مردم افتاد.

مناظره علامه عسگري با علماي سني

گفتگو با مستبصر مصری مستبصر مصری: در مصر یکی از اندیشمندان به نام دکتر مصطفی محمود مقاله ای نوشت و در آن منکر شفاعت شد و احادیث شفاعت را جعلی دانست به این دلیل واهی که شفاعت با عدل سازگاری ندارد!...

گفتگو با مستبصر مصری

مستبصر مصری: در مصر یکی از اندیشمندان به نام دکتر مصطفی محمود مقاله ای نوشت و در آن منکر شفاعت شد و احادیث شفاعت را جعلی دانست به این دلیل واهی که شفاعت با عدل سازگاری ندارد! این شد که افراد مختلف از سرتاسر مصر جواب او را دادند و او در هفته بعد نوشت که حق مجتهد این است خطا کند و عذرخواهی کرد از حرفی که زده بود. امّا هفته بعد مقاله دیگری نوشت که در آنجا خواستار تنقیح کتاب صحیح بخاری شده بود و مدعی شد که در صحیح بخاری‚ احادیث غیرمنطقی که با عقل جور در نمی آید زیاد است. از همین جا فتح بابی شد که تا به حال بسته نشده و مفتی الازهر و امامان جمعه هر هفته در دفاع از سنت و رد منکران آن سخنرانی می کنند و تنقیح سنت و یا رد منکران سنت‚ نقل مجالس علمی و نشریات شده است.


علامه: تنقیح سنت‚ انکار آن نیست چون سنت خلاف قرآن‚ معصوم نیست و رسول اللّه فرمودند: من کذب علیاً متعمدا فلیبتوء مقعده من النار.
مستبصر مصری: من هم استدلال کردم که در زمان ابوبکر و عمر‚ احادیث را می سوزاندند که به قرآن آسیبی نرسد! [پس معلوم است که احادیث صحابه می*تواند مشکل داشته باشد] و نیز گفتم شما که ادعا می کنید پیامبر امر کرد به اینکه سخنانش را ننویسند‚ این از ضعف ایمان است چون خدا در قرآن وعده حفظ قرآن را داد. پس چطور کتابت حدیث می تواند خللی در قرآن وارد کند؟
علامه: ما اخبار زیادی داریم که صحابه تمام اقوال پیامبر را یادداشت می کردند و خود ایشان هم بر این مسئله تا›کید داشتند و می فرمودند: هر چه از دهان من بیرون می آید حق است...
واقعیت این است که منع کتابت حدیث بعد از زمان رسول اللّه بود نه در زمان ایشان. و احادیث منع حدیث در عصر معاویه جعل شده است. حتی معاویه دستور جعل حدیث داد علیه احادیثی که در شا›ن حضرت علی علیه السلا م وارد شده بود. ابن جوزی هم کتابی در همین زمینه دارد. روش ما این است که احادیث را بررسی می کنیم و صحیح را از جعلی جدا می کنیم‚ امّا برادران اهل سنت ما صحیح بخاری را معصوم می دانند!
از طرف دیگر نسخه های قدیمی تر با نسخه های جدید کتب روایی اهل سنت فرق دارد و من بعضی از آنها را دیده ام.
علاقه مندم که بتوانیم همایش هایی هم با حضور علمای مسلمان از سراسر جهان برگزار کنیم‚ چون متا›سفانه همایش هایی که در ایران برگزار می شود‚ بیشتر در تهران است در حالی که اصل این است که این برنامه ها در قم که مرکز علمی ماست مثل الا زهر مصر برگزار شود; و من امیدوارم بتوانم در آینده به چنین توفیقی دست پیدا کنم.


یک خاطره هم بگویم از همین همایش ها. یکبار در ترکیه همایشی برگزار شد که من هم دعوت شدم با عنوان سنت رسول و عقیده شیعه. آنها معتقد هستند که چون ما به احادیث اهل بیت علیهم السلام رجوع می کنیم. پس سنت رسول را قبول نداریم و نیز قائل به تحریف قرآن هستیم! در آن همایش ابتدا از من تجلیل شد که من این همایش را افتتاح کنم; من هم در سخنرانی از قرآن گفتم و برهان آوردم که این قرآن که نزد ماست‚ همان قرآنی است که از عصر رسول اللّه مانده است و روایات فریقین مبنی بر تحریف قرآن‚ صحیح نیست; این جا بود که حاضران فریاد اللّه اکبر سر دادند; با همین سخنان کوتاه من‚ مسئله اولی که می خواستند بنا بر آن شیعه را تکفیر کنند پایان یافت و از بین رفت و این لطف خدا بود. رئیس جلسه‚ یک عالم وهابی بود و وقتی نوبت من برای سخنرانی فرا رسید‚ وقت کمی دادند و با این که موضوع همایش بر سر سنت رسول اللّه بود‚ آن شخص حرف هایی در مورد غدیر خم‚ ولایت حضرت علی علیه السلام و امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مطرح کرد و من تنها هفت دقیقه فرصت داشتم که پاسخ بگویم; من هم ناراحت شدم و گفتم شما مرا دعوت کرده اید که در این همایش‚ علیه شیعه حکم صادر کنید؟! گفتند نه اینطور نیست; گفتم پس چرا به من فرصت نمی دهید که پاسخ دهم؟ مگر موضوع جلسه درباره سنت رسول اللّه نیست؟ پس چرا از خلافت بحث میکنید؟ آیا شما به دنبال ایجاد اختلاف بین مسلمین نیستید؟ مگر وضع مسلمین در بوسنی و هرزه گوین‚ کشمیر و فلسطین را مشاهده نمی کنید که مسئله خلافت را پیش می کشید؟ و غیر از این‚ مسئله غدیر و خلافت امیرالمومنین علیهالسلام و حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف در کتب عامه مسلمین نقل شده اما موضوع بحث ما درباره سنت است که به اعتقاد ما سنت‚ معصوم نیست; چه کتب روایی ما باشد و چه صحیح بخاری که نیاز به بررسی و تحقیق دارد. با این سخنان‚ تمام نقشه های آنان به هم ریخت و نتوانستند کاری از پیش برند و بیانیه ای هم علیه شیعه صادر نشد.


روز دوم هم بحث ها ادامه پیدا کرد و گفتم که کتابهای مرا ببیند که من از احادیث صحیح هر دو گروه استفاده کرده ام همین طور شما کتاب تفسیر تبیان را ببینید که از احادیث صحیح طرفین استفاده کرده است. بعضی از سخنرانان هم حرف های مرا تا›یید کردند و حتی یکی از آنها گفت که باید مدرسه ای تشکیل شود و عسکری در  آن سنت رسول اللّه را تدریس کند! لذا من وضع آن همایش را دگرگون کردم و وهابی ها محکوم شدند و پیروز نشدند من مثالی هم درباره حفظ قرآن زدم که: همه جمع شدند و آتشی عظیم روشن کردند تا ابراهیم را بسوزانند اما خدا ابراهیم را میان آن آتش حفظ کرد‚ پس قرآن را هم مثل ابراهیم بین این احادیث جعلی حفظ خواهد کرد.
من ملا قات ها و مذاکرات زیادی با علمای اهل سنت داشته ام و همواره بر گفتگو و احترام تا›کید کرده ام و فقط درباره معاویه و یزید سخنان تندی دارم‚ چون معاویه بود که حضرت امیر را لعن کرد.


این را هم خود امیرالمومنین یاد دادند در جنگ صفین که عده ای درباره نسب معاویه سخن می گفتند‚ (نسب معاویه را نمی توانم الآن بازگو کنم) اما حضرت فرمودند: اذکروا معایب افعالهم; من هم از افعال خلفا سخن می گویم نه از شخصیت آنها و مثلا ً می گویم که خلیفه دوم برخی احکام پیامبر را تغییر داد و نیز ثابت کرده ام برخی از احادیثی که به عایشه نسبت می دهند‚ جعلی است و در تمام عمرم سعی کرده ام منصف باشم‚ چراکه انصاف‚ حقایق را آشکار می کند.
توصیه می کنم کسانی که شیعه می شوند‚ در ترویج مکتب اهل بیت علیهم السلام روش جدال احسن را پیش بگیرند و از بی احترامی و اذیت دیگران خودداری کنند.

مفاد حديث غدير

جـمله اى كه در حديث غدير مورد استشهاد قرار گرفته و در حقيقت پيام اصلى واقعه غدير در آن نـهـفـتـه اسـت ايـن اسـت كه حضرت فرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه كسانى كه به اين حديث استدلال كرده اندمولى را اولى معنا كرده اند اولى ، يعنى كسى كه به تصرف سزاوارتر است به عبارت سـاده تـر يعنى كسى كه لايق سرپرستى ، رهبرى و اختياردارى است بدين ترتيب معناى حديث اين است : ((هركس من رهبر وسرپرست اويم ، على (ع ) هم رهبر و سرپرست اوست بنابراين تنها كسانى به رهبرى و سرپرستى پيامبراكرم (ص ) پايبند و ملتزمند كه رهبرى و سرپرستى على (ع ) را بپذيرند.
ايـنـك بـايـد دانـسـت كـه آيـا در لغت عرب ، مولى به اين معنا به كار رفته است ؟ يا نه ؟
ديگر آنكه اگـربـپـذيـريـم مـولـى در لغت بدين معنا به كار رفته است ، آيا در اين خطبه نيز اين معنى اراده شده است ؟ يا خير؟ .
مـرحـوم عـلامـه امينى 42 نفر از علماى بزرگ تفسير و لغت را نام مى برد كه بيست و هفت نفر از آنـان گـفته اند: مولى به معناى اولى است پانزده نفر ديگر گفته اند: اولى يكى از معانى مولى است  .

اما درباره اينكه آيا در اين حديث نيز مولى ، چنان معنايى را افاده مى كند، توجه به شرايط و ظروفى كـه اين حديث در آن صادر شده ، و مطالعه خطبه اى كه اين حديث در ضمن آن قرار گرفته است ، هيچ شكى باقى نمى گذارد كه مولى در اين حديث هم به معناى اولى است .
زيـرا شـخـصـيـتـى چـون پيامبر اسلام (ص ) كه عقل كل ، انسان كامل و بزرگترين پيامبر و سفير آسـمانى است ، در روزى آن چنان گرم كه زمين چون آهن گداخته پاى مسافران را مى گدازد و خـورشـيـد مـغـز انـسان را به جوش مى آورد، در صحرايى سوزان و بدون امكانات  كه اگر گوشت را بر زمين مى افكندى كباب مى شد ، محلى كه هيچ كاروانى در آن توقف نمى كند، دهـهـا هزار حاجى خسته را نگه مى دارد،رفتگان را باز مى گرداند و منتظر مى ماند تا بازماندگان برسند و در گرمترين ساعات روز سخنرانى مى كندو در ضمن آن چند بار از مردم سؤال مى كند تا مـطـمئن شود صداى او را به خوبى مى شنوند، و در نهايت على (ع ) را به آنان نشان مى دهد، با نام و نسب معرفى مى كند و مى فرمايد: ((هركس كه من مولاى او هستم على هم مولاى اوست )) سپس همه حاضران را موظف مى كند اين سخن را به غايبان برسانند، و پس ازآن دستور مى دهد همه با او بـيـعـت كـنـنـد، و بـه او تـبـريك و تهنيت گويند، و عمامه خويش را بر سرش مى گذارد و به او مـى فـرمايد: ((تاج عرب عمامه است )) و به اصحاب مى فرمايد: ((فرشتگانى كه در روز بدربه ياريم آمدند، چنين عمامه هايى بر سر داشتند)).

حـال اگر فرض كنيم اين حديث بدون هر گونه قرينه و تفسير و توضيحى به دست كسى برسد و بـدون غـرض بـه آن تـوجه كند در مى يابد كه برخلاف گفته بعضى افراد بى اطلاع پيامبر(ص ) در صدد آن نيست كه بفرمايد: ((هركس من دوست او هستم على هم دوست اوست ))! يا ((هركس من يـاور او هـسـتـم ، عـلى ياوراوست ))! چرا كه دوستى و ياورى ، بيعت و تبريك نمى خواهد، عمامه و تاج گذارى نمى طلبد و به طوركلى چنان اهميتى ندارد كه در آن موقعيت خطير و با آن مقدمات اعلام شود.

بـدين دلايل است كه مرحوم سبط بن جوزى از علماى اهل سنت ، پس از بحثى مفصل در اين باره ، به اين نتيجه مى رسد كه مولى در اين حديث به معناى اولى است .

و ابن طلحه در مطالب السؤول مى نويسد:.
حضرت رسول (ص ) هر معنايى را كه لفظ مولى نسبت به خودش دارد، براى على (ع ) قرار داده است و اين مرتبه بلندى است كه پيامبر مخصوصا على (ع ) را در آن قرار داده است .
ايـن نـتـيـجـه همان مفادى است كه خطبه رسول اكرم (ص ) با تمام جملاتش بر آن دلالت دارد و هـمـان چيزى است كه صد و بيست هزار عرب خالص ، بدون هيچ شبهه اى از كلام رسول خدا(ص ) فـهـمـيـده انـدو بـه هـمين جهت بود كه حسان برخاست و در مدح حضرت امير(ع ) شعر سرود و پيامبراكرم (ص ) نيز اورا تشويق كرد پس از آن نيز هركس كه از اين واقعه خبردار شد، چنين فهميد كـه رسول مكرم اسلام (ص )براى خود جانشين تعيين كرده است در طول قرون متمادى همه اهل لغت و علماى اسلام همين رافهميدند و صدها شاعر عرب و غير عرب در اين زمينه شعر سرودند، و در اشـعار خود تصريح كردند كه پيامبر(ص ) على (ع ) را به جانشينى خود برگزيد و به همين جهت روز غدير را گرامى داشتند.

امـيـرمـؤمـنـان عـلـى (ع ) در دوران خـلافت ظاهرى خود در كوفه ، بارها به اين حديث استدلال كرده اصحاب رسول خدا(ص ) را قسم داد تا به آنچه از اين واقعه در خاطر دارند، شهادت دهند و در حالى كه حدود چهل سال از واقعه غدير گذشته و بسيارى از اصحاب رسول خدا(ص ) از دنيا رفته و بـاقـيـمـانده دراطراف بلاد پراكنده شده بودند و كوفه از مركز اقامت صحابه (مدينه ) دور بود و حـضـرتـش بـدون پيش بينى و تمهيد مقدمات از آنها شهادت مى خواست ، شمار قابل توجهى به پا خـاسته به درستى گفتاراميرالمؤمنين شهادت مى دادند تعداد شهودى را كه روايات مختلف ذكر كـرده انـد، مـتـفاوت است طبق بعضى روايات 5 يا 6 نفر ، طبق روايتى ديگر 9 نفر ، و طـبـق روايـتى 12 نفر  ، طبق روايتى 12نفر بدوى  ، طبق روايتى 13 نفر  ، و در روايـتـى 16 نـفـر ، در روايتى 18 نفر ، و در روايتى ديگر 30 نفر، طبق روايتى گروهى از مردم  ، طبق روايتى بيش از ده نفر  ، و طبق روايتى ديگرعده اى  و در روايتى گروه زيادى  ، و طبق روايتى ديگر 17 نفر شهادت دادند كه پيامبر(ص )در روز غدير فرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه .

هـمـچـنـيـن اهـل بـيت (ع ) و دوستان و پيروان ايشان در موارد بسيارى به اين حديث استدلال و احـتـجاج كرده اند مرحوم علامه امينى 22 فقره از اين احتجاجات را نقل كرده است ما به ذكر چند مورد بسنده مى كنيم .

1ـ استدلال ام الائمه ، فاطمه زهرا(س ) به حديث غدير:

آيـا فـرامـوش كـرده ايـد كه پيامبر اكرم (ص ) در روز غدير فرمود: (هركس من مولاى اويم ، على مولاى اوست )

2ـ استدلال امام حسن مجتبى (ع ) به حديث غدير:

هـنـگـامى كه امام حسن مجتبى (ع ) تصميم گرفت با معاويه صلح كند، خطبه اى ايراد فرمود در بخشى ازآن خطبه تاريخى آمده است :.
ايـن امت از جدم رسول خدا(ص ) شنيد كه مى فرمود: ((هر امتى كسى را متولى امور خود كند كه ازاو دانـاتـر و شـايـسـتـه تـر در مـيان خود داشته باشند، هماره رو به تنزل مى روند، مگر آن را كه شـايـسـته تراست ، مقدم بدارند)) و شنيد كه به پدرم مى فرمود: ((تو نسبت به من ، همانند هارونى نـسـبـت بـه موسى ، جز اينكه پس از من پيامبرى نيست )) و شنيدند كه در غدير خم دست پدرم را گـرفت ومى فرمود: ((هركس را كه منم مولاى او، على مولاى اوست خدايا! دوست بدار آنكه على رادوسـت مـى دارد و دشـمن بدار آن را كه با على دشمن است )) آنگاه به حاضران فرمود تا غايبان راآگاه سازند.

3ـ استدلال جناب عمار ياسر به حديث غدير

در جنگ صفين هنگامى كه جناب عمار ياسر با عمروعاص مواجه شد، فرمود:.
رسـول خـدا بـه مـن دسـتـور داد بـا نـاكـثـيـن بـجـنگم و من امرش را اطاعت كردم و فرمود با قـاسطين بجنگم و شما همانها هستيد كه با شما مى جنگم و نمى دانم به جنگ با مارقين هم موفق مـى شـوم يانه اى مرد ابتر آيا نمى دانى كه رسول خدا(ص ) به على (ع ) فرمود: من كنت مولاه فعلى مـولاه الـلـهـم وال مـن والاه و عـاد مـن عاداه ؟
مولاى من خدا و رسول و پس از او على است ولى تومولايى ندارى.

4ـ استدلال اصبغ بن نباته به حديث غدير

در جـنـگ صـفـيـن اميرالمؤمنين (ع ) نامه اى نوشت ، و اصبغ بن نباته را ماموريت داد كه آن را به مـعاويه رساند هنگامى كه اصبغ وارد مجلس معاويه شد، گروهى از بزرگان لشكر از جمله دو نفر از صـحـابـى رسـول خدا ابوهريره و ابودردا در مجلس حضور داشتند اصبغ مى گويد: هنگامى كه مـعاويه نامه را خواندگفت : (چرا على قاتلان عثمان را به ما تحويل نمى دهد) من گفتم : (اى مـعاويه ! خون عثمان را بهانه مكن ،تو در پى قدرت و حكومتى تو اگر مى خواستى به عثمان كمك كـنـى ، در زمـان حـيـاتش كمك مى كردى ولى تو به خاطر آنكه خون او را دست آويز قرار دهى ، به قـدرى درنـگ كـردى تـا او كـشته شد) معاويه از اين سخن برآشفت و من كه مى خواستم بيشتر خشمگين شود، به ابوهريره گفتم : (اى صحابى رسول خدا(ص ) تو را به خداى يگانه ، داناى آشكار و نـهـان و بـه دوستش محمد مصطفى سوگند مى دهم آيا تودر روز غدير حاضر بودى ؟) گفت : (آرى من حاضر بودم).
گفتم : (در آن روز درباره على از رسول خدا(ص ) چه شنيدى ؟) گفت : (شنيدم كه مى فرمود: هر كس من مولاى اويم ، على مولاى اوست خدايا! دوست بدار هر كه او را دوست دارد، دشمن بدار هر كه را بااو دشمن است ، يارى كن هر كه او را يارى مى كند، رها كن هر كس كه او را رها مى كند)).
گفتم : ((اى ابوهريره ! پس چرا تو با دشمنان او دوستى و با دوستان او دشمنى مى كنى ؟ )).
ابوهريره آهى كشيد و گفت : انا للّه و انا اليه راجعون  .
افـزون بـر ايـن در مـوارد بسيارى ، مردم عادى به حديث غدير، بر افراد سرشناسى كه به مقتضاى اين حديث عمل نكرده با امير المؤمنين (ع ) مخالفت كردند، استدلال كرده اند، كه از آن جمله است :.

5ـ استدلال زن دارمى به حديث غدير

وى زنـى اسـت سـيـاهـپوست از شيعيان على (ع ) از اهالى داروم كه در محله حجون مكه سكونت داشـت وبـه هـمين دليل او را دارميه حجونيه مى گفته اند گويا به دليل شهرت و غلبه اين لقب ، نـامـش در تـاريخ ذكرنشده است معاويه در سفر حج او را احضار كرد و گفت : (مى دانى براى چه احضارت كرده ام ؟ ).
گفت : (سبحان اللّه ! من غيب نمى دانم ).
گـفـت : ((خـواسـتـم از تـو بپرسم چرا على را دوست مى دارى و با من كينه مى ورزى ؟
ولايت او راپذيرفته اى و با من دشمنى مى كنى ؟ )).
گفت : ((اگر ممكن است مرا از پاسخ بدين سؤال معاف كن )).
گفت : ((معاف نيستى )).
گـفـت : ((حـال كـه چـنـين است ، مى گويم : على را دوست مى دارم ، زيرا ميان رعيت به عدالت رفـتـارمـى كرد و بيت المال را مساوى تقسيم مى كرد و بغض تو را دارم چون تو با كسى كه از تو به خلافت سزاوارتر بود، جنگيدى و چيزى را كه حق تو نبود، مطالبه مى كردى ولايت على را پذيرفتم ، چون رسول خدا(ص ) ولايت را به او سپرد، و چون مساكين را دوست مى داشت و متدينان را حرمت مـى نـهاد و با تودشمنى مى كنم ، چون خون ريختى و تفرقه انگيختى ، در قضاوت ظلم كردى و به هواى نفس حكم راندى )).

6ـ استدلال جوانى ناشناس به حديث غدير

ابـوهـريـره وارد مسجد كوفه شد، مردم گرد او را گرفته بودند، هر كس چيزى مى پرسيد جوانى بـرخـاسـت وگـفت : تو را به خدا سوگند مى دهم آيا تو از رسول خدا (ص ) شنيدى كه مى فرمود: (هـركـس من مولاى اوهستم ، على مولاى اوست خدايا! دوست بدار آن را كه دوستش مى دارد و دشـمـن داشـتـه بـاش آن را كه بااو دشمنى كند) ابوهريره گفت : (شهادت مى دهم كه خود از رسول خدا (ص ) شنيدم كه چنين فرمود) .
هـمـچـنـيـن در طـول تـاريخ اسلام ، حتى كسانى كه در جبهه مخالف على (ع ) بوده اند، در عين دشمنى باآن حضرت ، به حديث غدير استدلال كرده اند كه از آن جمله است :.

7ـ استدلال عمروبن عاص به حديث غدير

هـمـه مى دانند كه عمروبن عاص يكى از دشمنان سرسخت اميرالمؤمنين (ع ) بوده است وى افكار آشـفـتـه معاويه را سازمان بخشيد و او را براى مقابله با اميرالمؤمنين (ع ) آماده كرد با دسيسه هاى خـود او را ازسقوط حتمى رهاند، و با طرح مساله حكميت لشكر شام را نيرو بخشيد و سپاه كوفه را بـه اخـتـلاف وتفرقه انداخت همان جا بود كه نطفه خوارج منعقد شد و براى اين خدمت ، حكومت مصر را از معاويه پاداش گرفت .
پـيـش از آنـكـه مـعـاويـه حـكـومـت مـصـر را بـه او پيشنهاد كند، در نامه اى از او تقاضاى كمك كرده مى نويسد: ((على باعث قتل عثمان شد و من خليفه عثمان هستم )).
عمرو در جواب معاويه مى نويسد:.
نامه ات را خواندم و فهميدم اما اينكه از من خواسته اى از دين اسلام خارج شده با تو به وادى ضلالت وارد شـوم و تـو را در راه بـاطـلت يارى كنم و به روى اميرالمؤمنين شمشير بكشم ،در حالى كه او بـرادر، ولى ، وصى و وارث رسول خداست و هموست كه دين پيامبر را ادا كرد ووعده هايش را جامه عـمل پوشاند، همو كه داماد او و شوهر بانوى زنان جهان و پدر حسن وحسين سرور جوانان بهشتى است ، نمى پذيرم .
و امـا ايـنـكـه گفته اى : من خليفه عثمانم ، با مرگ عثمان تو عزل شده خلافتت زايل مى شود واما ايـنكه گفته اى : اميرالمؤمنين صحابه را بر كشتن عثمان تحريك كرد، اين دروغ و نارواست واى بر تـو اى مـعاويه ! آيا نمى دانى كه ابوالحسن جانش را در راه خدا نثار كرد و در بستر رسول خدا (ص ) خـوابـيـد و رسول خدا (ص ) درباره اش فرمود: ((هركس من مولاى او هستم ، على مولاى اوست )).

8ـ استدلال عمر بن عبدالعزيز به حديث غدير

شـخـصـى بـه نـام يزيد بن عمر مى گويد: ((من در شام بودم ، عمر بن عبدالعزيز اموالى را تقسيم مـى كـرد، من هم براى دريافت سهمم رفتم ، وقتى نوبت به من رسيد، گفت : تو از كدام قبيله اى ؟
گفتم : از قريش گفت ازچه طايفه اى ؟
گفتم بنى هاشم گفت : از كدام تيره ؟
گفتم : از وابستگان على (ع ) ـ در عبارت عربى آمده مولاى على ـ گفت : كدام على ؟
من پاسخ ندادم عمر بن عبدالعزيز دسـت بـه سـينه اش نهاده گفت : به خدامن هم از وابستگان على هستم گروهى براى من روايت كرده اند كه پيامبر(ص ) درباره او فرمود: ((هر كس من مولاى او هستم ، على مولاى اوست )).
آنـگـاه رو به دستيار خود كرده گفت : به امثال اين شخص چقدر مى دهى ؟
گفت : صد يا دويست درهم گفت : اينك به او پنجاه دينار  بده ، چون ولايت على بن ابى طالب را دارد آنگاه به شهر خود برگرد،سهمت را نيز در آنجا دريافت خواهى كرد  .

9ـ استدلال مامون ، خليفه عباسى به حديث غدير:

در ضـمـن مـنـاظـره اى كـه بين مامون و اسحاق بن ابراهيم قاضى القضاة زمان او در باب فضيلت اصـحـاب رسـول خدا(ص ) واقع شد، مامون از او مى پرسد: آيا حديث ولايت را روايت مى كنى ؟
وى گفت : آرى مامون گفت : آن را بخوان يحيى حديث را خواند.
مـامـون پـرسـيـد: ((بـه نظر تو آيا اين حديث وظيفه اى را براى ابوبكر و عمر در مقابل على تعيين كرده است ؟
يا نه ؟ )).
اسـحـاق گفت : ((مى گويند: پيامبر اين حديث را هنگامى فرمود كه بين على (ع ) و زيد بن حارثه اخـتـلافى افتاده بود زيد وابستگى على را به رسول خدا انكار كرده بود، از اين رو پيامبر فرمود: هر كس من مولاى او هستم ، على مولاى اوست )).
مامون گفت : ((آيا پيامبر(ص ) اين حديث را هنگام بازگشت از حجة الوداع نفرمود؟ )).
اسحاق گفت : آرى .
مـامـون گـفت : ((زيد بن حارثه پيش از غدير كشته شد تو چگونه مى پذيرى كه پيامبر به خاطر او ايـن حديث را فرموده باشد؟
به من بگو: اگر پسر پانزده ساله ات به مردم بگويد: اى مردم بدانيد هر كـس وابـسـتـه مـن اسـت وابسته پسر عمويم نيز هست ، آيا به او نمى گويى چرا چيزى را كه همه مى دانند و بركسى پوشيده نيست باز مى گويى ؟)).
گفت : ((چرا به او خواهم گفت )).
مـامـون گـفـت : ((اى اسـحـاق ! كـارى را كه براى پسر پانزده ساله ات نمى پسندى بر پيامبر خدا مى پسندى ؟
واى بر شما چرا فقهاى خود را مى پرستيد.
چنانكه مى بينيم در تمام اين گفتگوها خلافت حضرت اميرالمؤمنين (ع ) مورد بحث است استدلال كـنـنـدگـان ، بـا ايـن حديث ، خلافت حضرت امير(ع ) را اثبات مى كنند، و مخاطبان اين احتجاج نـيـزنمى گويند: مولى در اين حديث ، غير از رهبر و سرپرست است اگر اين حديث ، معنايى غير از رهـبـرى حضرت امير داشت ، ابوهريره چنان عاجزانه در مقابل جناب اصبغ بن نباته آه نمى كشيد و سرافكنده وشرمنده نمى شد و عمرو بن عاص در مقابل جناب عمار خلع سلاح نمى شد.
بـنـابـرايـن اگر كسى به هر انگيزه اى در مفاد حديث غدير تشكيك كند، نه تنها حقيقت را كتمان كـرده ،كـلام رسول خدا(ص ) را نيز تحريف نموده است ، و به قول مامون خليفه عباسى چيزى را به رسول مكرم اسلام نسبت داده كه نمى توان به نوجوانى پانزده ساله نسبت داد.

 



گمراه دین 310 عمر 310 یا بلاء دین اسلام310 جهل عرب 310ابا جهل در دین 310کفری310 حرامیان 310 نا اهل کل مذاهب310 نامردیه 310اهل نابکار 310اهل نابکار310 درد کل مذاهب310 نا اهل کل مذاهب 310نابکاراهل دین310نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان عمر310 اباجهل دردین310 فاسق دینه310کفری 310 ابله منافقا 310 منکر310نیرنگ310احمقها احمقها 310 بمار زنگی310کلب کلب هار310 ابله منافقا310جاهل منافق310دلیل نفاقه 310کفری310 منکر 310دلیل نفاقه310جهل عرب310جاهل منافق310جهل عرب 310نیرنگ 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری310 دلیل نفاقه 310جهل عرب 310 اباجهل در دین 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310 منکر 310 وهابیه منافقی 310 ابله منافقا 310 عمر310 فتنه ها 310+231= 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 +430 مقصر = 971 ظالم -310 عمر ظالم 971-310 عمر = 661 عثمان - 430 مقصر = 231 ابوبکر نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310نمرودی 310 310ابله منافقا 310جاهل منافق 310به ابحد عمر310نیرنگ 310حرامیان 310جاهل منافق 310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری 310 فاسق دینه 310منکر 310نیرنگ310 عمر310نامردیه310 کفری 310نیرنگ 310گمراه دین310ابله منافقا310 نامردیه310حرامیان 310عمر310منکر 310نمرودی 310نیرنگ310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری310 قاصبان بدین310حرامزاده پلید310 حرامیان 310بدجنس عالم احمقا 310گبر پلید دین 310 منکر 310سگ هار پلید 310وحشی هاریا 310بابقره 310حاهل منافق 310 بمردک پلید 310حرامزاده پلید310 فاسق دینه310کلب کلب هار310جهل مرکبی 310بمار زنگی 310 رمز زناه310 فسق کلیه310گمراه دین310گمراه دین310 فسق دینها 310گمراه دین 310 جاهل منافق310 فاسق دینه 310 فسق دینها310 دزدان فدکه فاطمه 310دزدان فدکه فاطمه310حرامیان310بی ایمان دین اسلام 310گبرپلید دین310 310 حرامیان310 دقلبازملحد310ببقرها 310بقلدره دینه310کلب کلب هار310 جاهل منافق 310نارجهیما 310سم ری310سامری قوم محمد عمرابن خطاء 310 گمراه دین310جهل مرکبی310با کافرها 310بانادانه دین اسلام310 بمردک پلید310 آشوبا310 دقل بازملحد310کفری310 منکر310سامری310 گمراه دین 310جاهل منافق 310حرامیان 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند 310 منکر 310سگ هارپلید310 310کلب کلب هار310وحشی هاریا310فس قینی310ابله منافقا 310سامری 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310مار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 دلیل نفاق 310 و ابوبکر 231به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر احمق ملحد 231 احمق ملحد 231 فاسق ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 بابی عقلیها231یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر ابوبکر231 نفاق 231 احمق ملحد231 عصیان231فاسق231 قفان231 احمق ملحد 231 قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 عدواهل بیت 527 +14 معصوم = 541 ابوبکر و عمر 541 عدواهل بیت بوده اند 310بمار زنگی 310

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







+ نوشته شده در دو شنبه 23 شهريور 1394برچسب:,ساعت 11:18 توسط برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110+ 135فاطمه = 245 و آدرس aaaali110.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.به ابجد اسلامه حق 245 یعنی فاطمه و علی 245 وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین وزیر پیامبر 476 - 231= 245علی فاطمه 245وصی نبیا 169علی مهدی169 با نماینده بحق محمد علی حسن حسین مهدی 245 اسلامه حق 245 یعنی علی110+ +135= 245 اسلامه حق 245 منظور علی و فاطمه پدر مادر شیعیان میباشنددرود و صلوات خدا بر پدر و مادر شیعیان اهل بیت پیغمبر اسلام |




حکم الله حکم قرآن 553 -541 فتنه ها عمر ابوبکر= 12 امام هویت اسلام 553 -541 عمر ابوبکر = 12 قرآن چهار
مذاهب باطل دردین اسلام خدایی بایداز خجالت بمیرند ده سال است قادر به جواب گویی نیستند
مناظره جاثلیق بزرگ مسیحیان با ابوبکر رکب وبا و شکست ابوبکر خائن منافق قاصب جاه طلب
مناظره مامون خلیفه عباسی با علمای 73 فرقه باطل در حقانیت امام علی
شیعه یعنی اصل مذهب اصل اسلام110مذهب واقعی الله شیعه میباشد 110یگانه مذهب الله محمد علی 385 شیعه385
با کلمه 66 الله 66 زنده 66 یگانه66آگاه جهان 66دادگاه مذهب 66 ادیان66 الله 66 امام و اسلام خود را ثاب
سیزده رجب به ابجد سیزده 86+110علی=196 دین اسلام 196 کلید اسلام196 کلید بدین الله 196 امام کل دین 196
گوهر بحر ولایت علی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست
گریه و خنده پیامبر اسلام =اصل اسلام 253+132 بدین الله = 385 شیعه 385
دین واقعی جهان اسلام است مذهب واقعی جهان شیعه است
به دو ابجد =مجاهد 70+40اصل ولایت 110 علی 110ولی دین110 مجاهد53 احمد53 علی فاطمه53 آل طاها آل یاسین53
مذهب امام اول ثانی ثالث رابع خامس سادس سابع ثامن تاسع عاشرهادی عشر ثانی عشر253+132 اسلام =385 شیعه
انسان خلیفه خداوند برای کارهای ارزشی قایل است به ابجد انسان کامل253+132 اسلام= 385 شیعه 385
بانوی عترت الله زهراست سرحلقه انبیایو اولیاء زهراست
مومن136 آئینه136علی136به ابجد کبیر وصغیر علی 136 مومن الله202 آئینه الله202 محمد علی202آقای من 20202
امیر المومنین 12 حرف و ابجدش58+12= 70+40 اصل ولایت = 110 علی 110ولی دین 110 دین الهی110 یمین110 اصحا
علی 110+135 فاطمه =245 کلید مذهب اسلام 245 علی فاطمه 245 مذهب الله150+46 نماینده الله محمد علی = 19
قرآن 351 یعنی 132 اسلام +202 محمد علی +17 نماز = 351 قرآن 351+34باکلام حق =385 شیعه
دین الله130+183مذهب اسلام +72دین الله130 +183مذهب اسلام +72 کاملترین مذهب امامت 72بدین ها= آدم داود
پسر قرضاوی مفتی اهل سنت مصر شیعه شد ایجانب تمام دکترین دنیا را به مبارزه علمی علم ابجد ریاضی قرآن دع